درباره فیلم
«راب» مرد منزوی میانسالی است که پس از مرگ همسرش، به همراه خوک دلبند و محبوب خود در کلبهای در اعماق جنگل اورِگان زندگی میکند. او در حادثهی دزدیدهشدن خوکش، پس از سالها از انزوا فاصله میگیرد و دوباره به شهر پورتلند بازمیگردد. در جریان این بازگشت، او با گذشتهی خود روبهرو میشود. گذشتهای که پس از مرگ همسرش همیشه از آن گریخته است. راب به خوکش نمیرسد، اما در جریان این سفر کوتاه، سایهی «تنهایی» را بر سر مردم شهر نیز مشاهده میکند. «خوک» اثر درامی است که داستان «تنهایی» انسانها را روایت میکند. این فیلم دارای خشونتهای فیزیکی و روانی است و خانواده نیز در آن متزلزل و فروپاشیده به تصویر کشیده شده است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: خیلی کم
پیام مثبت: خیلی کم
خلاصه فیلم
ویرایشراب مرد میانسالی است که بعد از فوت همسرش به تنهایی و انزوا روی آورده است. او از شهر و تمام آدمهایی که او را به گذشتهی نامعلومش میبرند، فرار کرده و در کلبهای در اعماق جنگل اورِگان زندگی میکند. انیس و مونس راب یک خوک ماده است. خوکی که هم برای او قارچهای کمیابی به نام ترافل را پیدا میکند و هم مانند یکی از اعضای خانوادهاش با او در کلبه میخورد و میخوابد و زندگی میکند. یکشب تعدادی از معتادین حاشیهی جنگل به کلبهی راب حمله میکنند و خوک او میدزدند. راب نیز به کمک همکارش امیر به شهر پورتلد برمیگردد تا خوکش را پیدا کند.
امیر بهترین خاطرهی زندگی خود را از راب دارد. زمانیکه راب بهترین سرآشپز یکی از رستورانهای پورتلند بود؛ یک شب شام دلچسبی برای والدین امیر درست میکند. آنها به واسطهی طعم شگفتانگیز آن غذا، ساعاتی از دعوا و اختلافات خود فارغ شده و نشاط و مهربانی در میان آنها حکمفرما میشود. اما این حس و حال کوتاه است. مادر امیر خودکشی ناموفقی انجام میدهد که حالا باقی زندگی خود را مثل یک بیمار مرگ مغزی سپری میکند. درنهایت مشخص میشود که پدر امیر، دستور دزدیده شدن خوک راب را صادر کرده است. دزدان نیز از پسِ نگهداری خوک برنیامده و آن حیوان تلف شده است. راب از این واقعه ضربهی سختی میخورد. اما در آخر تسلیم این پیشآمد میشود و بهجای انتقام و کینهورزی، دوباره به کلبهی خود و به تنهایی و انزوای خویش پناه میبرد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- علت تنهایی و انزوای راب چه بود؟ راب بیشتر از آنکه از تنهایی رنج بکشد از غم فقدان همسرش رنج میکشید. او فقدان همسرش را نپذیرفته بود. این موضوع میتواند تا حدودی برای انسان قابلدرک باشد. اما اگر شما بهجای راب بودید چه میکردید؟ چه راهکارهایی برای پذیرش این موضوع پیش پای راب وجود داشت؟ خانواده، دوستان و یا آشنایان تا اندازهی مطلوبی میتوانند با فرد سوگوار همدردی و همدلی داشته باشند. اما اگر فرد سوگوار به هیچکدام از این افراد دسترسی نداشته باشد، میتواند با متخصصین و مشاورین قابل اعتماد مسائل و مشکلات روحی و درونی خود را مطرح کند. آیا یک حیوان میتواند جای یک انسان را برای ما پر بکند؟ گاهی رفتارهای غیرمسئولانه و غیر اخلاقی یک فرد در خانواده میتواند لطمات جبرانناپذیری به اعضای خانواده وارد کند. با توجه به زندگی خانوادگی امیر، شما برای بهبود روابط خانوادگی چه راهکارهایی را پیشنهاد میدهید؟ پذیرش تنهایی و برخی از واقعیتهای زندگی میتواند آرامشی نسبی به انسان عطا کند. نظر شما دربارهی این دیدگاه چیست؟ خلاصه: پذیرش تنهایی و برخی از واقعیتهای زندگی میتواند آرامشی نسبی به انسان عطا کند. نظر شما دربارهی این دیدگاه چیست؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین اثر داستان پیچیده و مبهمی دارد. گذشتهی شخصیتها برای مخاطب روشن نیست. هر سه شخصیت اصلی دچار اشتباهاتی شدهاند که مسیر زندگی آنها را تغییر داده است. در این میان اتفاقاتی مثل مرگ همسر راب، کشته شدن خوک او و نیز خودکشی مادر امیر زندگی آنها را از مسیر طبیعی خارج کرده است. هر سه شخصیت بجای پذیرش واقعیتهای زندگی و یا اشتباهات خود، راه فرار را در پیش گرفتهاند. اما در انتها چارهای بجز پذیرش واقعیتها برای آنها باقی نمیماند ولی هیچکدام از آنها نمیتوانند از «تنهایی» گریزی داشته باشند.
بنابراین، از آنجایی که محور اصلی این اثر حول محور «خانواده» میگردد، این فیلم میتواند به عواقب جبرانناپذیر برخی از اختلافات خانوادگی اشاره کند. از سوی دیگر، با به تصویر کشیدن مفهوم «تنهایی» در زندگی شخصیتهای این اثر، مخاطبین میتوانند به جای فرار یا وحشت از آن، به این مفهوم با دیدی واقعبینانه بنگرند و «تنهایی» را مانند یک رخداد طبیعی در اکثر اوقات زندگی خود بپذیرند تا آرامشی نسبی نصیب آنها بشود.
شخصیت اصلی این داستان یعنی «راب» به یک خوک وابسته است و در قسمتی از فیلم به امیر میگوید که عاشق آن خوک است. این موضوع برای مخاطب مسلمان و ایرانی چندان قابل درک نخواهد بود. اگر این اثر را به همراه فرزند نوجوان خود تماشا میکنید، مراقب باشید که این موضوع برای او عادیسازی نشود.
خلاصه: باید برخی از واقعیتها و موقعیتهای زندگی را پذیرفت. جنگیدن و یا فرار کردن تنها میتواند آرامش افراد را برهم بزند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
آنچه که میتوانست یک فیلم انتقامجویی معمولی و یکبعدی باشد، در واقع به یک درام تلخ، عجیب و غریب و در عین حال تاثیرگذار و هوشمندانه تبدیل میشود، با بازی قدرتمند و خیرهکننده کیج. اولین فیلم بلند مایکل سارنووسکی با نام "خوک" به شکلی فریبنده آغاز میشود و داستانی را پایهریزی میکند که انتظار داریم آشنا باشد: رابین در حال شکار ترفل، آشپزی و پخت و پز، و تعامل با امیر پر زرق و برق و تندخو نشان داده میشود. به نظر میرسد این فیلم شباهتهای زیادی با دو فیلم بسیار خوب دیگر کیج، یعنی "جو" و "مندی" دارد. در ابتدا منطقی به نظر نمیرسد که امیر به رابین کمک کند، اما با آشکار شدن جزئیات بیشتر، بیشتر متوجه میشویم که امیر تا چه حد به او احترام میگذارد، و همه چیز در کنار هم قرار میگیرد. ولف نیز بازی خوبی ارائه میدهد.دزدیده شدن خوک (که نامی ندارد و فقط به آن "خوک من" گفته میشود) واقعاً لحظهای شوکهکننده است، و سپس فیلم به شیوههای غیرمنتظرهای عمیقتر میشود. این فیلم عمدتاً در صنعت رستورانهای سطح بالا و لوکس اتفاق میافتد، و حتی کوچکترین شخصیتها به شیوههای قدرتمندی ظاهر میشوند. رابین تقریباً مانند تصویر آینهای دیگران عمل میکند، ذات واقعی آنها را آشکار میکند و نشان میدهد که آیا شخصی سطحی یا فاسد است. به نوعی، خوک واقعاً دربارهی کنار زدن زرق و برق و کشف آنچه واقعاً مهم است، است. پایانبندی ساده، شگفتانگیز و قدرتمند، یکی از لحظات بزرگ فیلمهای کیج است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.