زندگی زیباست

زندگی زیباست" برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلم خارجی، یک داستان تمثیلی درباره عشق پدری به همسر و فرزندش در میانه هولوکاست است. رابرت بنینی نویسنده و کارگردان، در نقش شخصیتی شبیه چارلی چاپلین ظاهر می‌شود که معلم زیبایی را با خلق دنیایی پر از جادوی ملایم اطرافشان، مجذوب خود می‌کند. اما سپس بنینی و همسر و فرزندش به اردوگاه کار اجباری فرستاده می‌شوند. برای محافظت از جان پسرش، به او یاد می‌دهد که در طول روز از نگهبانان پنهان شود. برای محافظت از قلب پسرش، فانتزی پیچیده‌ای را می‌سازد که آنها در یک مسابقه بسیار دشوار برای برنده شدن جایزه نهایی، یک تانک واقعی، شرکت دارند. و پسرش متوجه می‌شود که این منطقی است و با آن همراه می‌شود.

• آیا این فیلم چیزی به ما یاد می‌دهد؟ فیلم‌های دیگر چگونه با همین موضوع برخورد کرده‌اند؟" خانواده‌ها می‌توانند در مورد چارچوب تاریخی فیلم «زندگی زیباست» صحبت کنند.
• چرا فکر می‌کنید این فیلم با استقبال گرمی مواجه شد؟ چه چیزی آن را خاص و متمایز می‌کند؟
• چگونه شخصیت‌های فیلم "زندگی زیباست" شجاعت، قدردانی و پشتکار را به نمایش می‌گذارند؟ چرا این ویژگی‌های شخصیتی مهم هستند؟

والدین باید بدانند که فیلم تحسین‌شده ایتالیایی «زندگی زیباست» در دوران هولوکاست اتفاق می‌افتد و برخی مضامین دشوار از جمله جنگ، ترس و از دست دادن یکی از والدین را به تصویر می‌کشد. اگرچه به روشني به كشتارها اشاره می‌شود، اما بیشتر تمرکز فیلم بر تلاش‌های طنزآمیز پدری است که سعی دارد پسرش را از این واقعیت‌های تلخ دور نگه دارد. نوشیدن شراب و شامپاین در محیط‌های اجتماعی دیده می‌شود و به مستی اشاره می‌شود.

این فیلم باشکوه نگاهی کوتاه به هولوکاست می‌اندازد، اما در واقع درباره عشق و استواری انسانیت حتی در میان بی‌رحمی است. فیلم "زندگی زیباست" جنجال‌های زیادی را از سوی کسانی که معتقد بودند این فیلم تصویری نادرست از هولوکاست ارائه می‌کند و اشتباه است که یک کمدی، حتی یک کمدی ملایم و تلخ را در اردوگاه کار اجباری به تصویر بکشد، برانگیخت. اما این فیلم همواره با احترام به رنج‌های کشیده شده در دوران هولوکاست و غیرقابل تصور بودن هرگونه نمایش واقعی از آن تجربه نگاه می‌کند. حتی فهرست شیندلر نیز نمایشی از هولوکاست نیست. آن تجربه اساساً غیرقابل درک است. بهترین چیزی که می‌توانیم از هنر امیدوار باشیم این است که نگاهی کوتاه به آن ما بدهد.در زندگی و فیلم‌ها اغلب شاهدیم که افراد در برابر سختی‌های شدید، هر حس کنترلی که از زندگی خود دارند را بزرگ و مهم می‌کنند. برای مثال، به تمرکز خانم وان دام روی پالتو خود در فیلم «خاطرات آن فرانک» فکر کنید. این کار او از این نظر که آنها هیچ‌وقت بیرون نمی‌روند و بنابراین نیازی به پالتو ندارد، بی‌معناست، اما مهم است چون به نوعی او پالتو را نمادی برای حفظ حس خود به عنوان فردی که همه‌چیز خود را از دست نداده است انتخاب کرده. در فیلم «زندگی زیباست»، پدر روی استعداد ویژه خود در خلق حس شگفتی‌ برای محافظت از پسرش در برابر تلخ‌ترین واقعیت هولوکاست، یعنی حس خیانت مطلق، تمرکز می‌کند. او به پسرش حس کنترل می‌دهد، با این‌که به او اجازه می‌دهد فکر کند که خودش انتخاب کرده در مسابقه شرکت کند. و دانستن این‌که ایمان فرزندش را حفظ کرده، به او حس کنترل و هدفی می‌دهد که باعث می‌شود به تلاش خود ادامه دهد.