درباره فیلم
این اقتباس غیرمتعارف از ادیسه میتواند برای نوجوانان لذتبخش باشد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشاین ماجراجویی برادران کوئن تا حدی بر اساس ادیسه است. اما اولیس در این داستان، قهرمان جنگی از یونان باستان نیست. داستان در دوران رکود اقتصادی آمریکا رخ میدهد و اولیسس اورت مکگیل (با بازی جرج کلونی) یک زندانی در گروه زندانیان زنجیرشده در میسیسیپی است. او دو مردی را که به او زنجیر شدهاند، پیت (با بازی جان تورتورو) و دلمر (با بازی تیم بلیک نلسون) را برای فرار و پیدا کردن گنجی پنهان متقاعد میکند. آنها در مسیر بازگشت خود با شخصیتهای عجیب و غریبی روبرو میشوند، از جمله جورج "بیبیفیس" نلسون، یک دزد بانک. آنها با خواندن موسیقی بلوگرس برای یک مرد، پولی به دست میآورند. سپس آنها با دو رقیب سرسخت برای کسب مقام فرمانداری برخورد میکنند: منلائوس "پسی د بیسکویتس" پاپی اودانیل (با بازی چارلز دارنینگ) که شکم بزرگی دارد و شلوار او تا سینهاش بالا آمده و با بند شلوار نگه داشته میشود. رقیب او، هومر استوکس، خود را مردمی معرفی میکند که میخواهد خانه را تمیز کند و در کمپینهای خود با یک کوتوله و جارویی ظاهر میشود تا نشان دهد که واقعاً این کار را خواهد کرد. مکگیل و دوستانش تلاش میکنند تا از دست کلانتر فرار کنند و در میان مناظر سیلزده، راه خود را به خانه پیدا کنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند دربارهٔ داستان اودیسه با هم صحبت کنند. این فیلم چگونه داستان اصلی را متحول میکند؟
- در این فیلم، آتش و آب به عنوان نمادهای قدرتمندی به کار رفتهاند که میتوانند معانی مختلفی را منتقل کنند. آتش اغلب با مفهوم تخریب، پاکسازی و رستاخیز مرتبط است. در صحنههای مختلف فیلم، آتش میتواند نمایانگر خشم شخصیتها، تمایلات سرکوبشده آنها یا حتی نیروی محرکهای باشد که آنها را به سمت تغییر و دگرگونی سوق میدهد. از سوی دیگر، آب میتواند نشاندهنده آرامش، پاکیزگی و تولد دوباره باشد. در برخی صحنهها، آب ممکن است به عنوان یک نیروی آرامبخش به تصویر کشیده شود که شخصیتها را به سمت پذیرش یا رهایی سوق میدهد.
- تاریخچه نژادپرستی در ایالات متحده و تحولات آن در گذر زمان چگونه بوده است؟ ایالات متحده تاریخ طولانی و پیچیده ای از نژادپرستی و تبعیض نژادی دارد که از دوران برده داری و استعمار آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. اگرچه در طول زمان تلاش هایی برای مقابله با نژادپرستی و ترویج برابری نژادی صورت گرفته است، اما همچنان مشکلات و چالش هایی باقی مانده است. ریشه های نژادپرستی در ایالات متحده به دوران برده داری و استعمار باز می گردد، زمانی که اروپاییان سفیدپوست آفریقاییان را به عنوان برده به قاره آمریکا آوردند و آنها را به عنوان دارایی و ابزار کار مورد استفاده قرار دادند. این برده داری بر اساس اعتقاد به برتری نژادی سفیدپوستان و پایین تر بودن آفریقاییان توجیه می شد. پس از پایان برده داری رسمی در سال 1865 با تصویب سیزدهمین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده، تبعیض نژادی و نژادپرستی همچنان به اشکال مختلف ادامه یافت. در طول تاریخ ایالات متحده، آفریقایی آمریکاییان و سایر اقلیت های نژادی با قوانین تبعیض آمیز، خشونت و محرومیت از حقوق اساسی مواجه بوده اند. به عنوان مثال، قوانین جیم کرو در جنوب ایالات متحده از اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، جداسازی نژادی در مدارس، رستوران ها، توالت های عمومی و سایر امکانات عمومی را اجرا می کردند. این قوانین آفریقایی آمریکاییان را به شهروندان درجه دوم تبدیل کردند و فرصت های آموزشی، اقتصادی و اجتماعی آنها را به شدت محدود کردند. در طول جنبش حقوق مدنی در دهه 1950 و 1960، آفریقایی آمریکاییان و متحدان آنها برای پایان دادن به تبعیض نژادی و کسب حقوق برابر مبارزه کردند. این جنبش منجر به تصویب قوانین مهمی مانند قانون حقوق مدنی 1964 و قانون حق رای 1965 شد که تبعیض نژادی را غیرقانونی اعلام کرد و محافظت های قانونی برای حقوق رای و برابر را فراهم کرد. با وجود این پیشرفت ها، نژادپرستی و تبعیض نژادی همچنان در جوامع ایالات متحده ادامه دارد. آفریقایی آمریکاییان و سایر اقلیت های نژادی همچنان با نابرابری در سیستم عدالت کیفری، آموزش، مسکن و اشتغال مواجه هستند. حوادث اخیر خشونت پلیس علیه آمریکایی های آفریقایی تبار، مانند قتل جورج فلوید در سال 2020، توجهات را دوباره به نژادپرستی سیستماتیک و نیاز به اصلاحات اساسی جلب کرده است. در سال های اخیر، تلاش هایی برای مقابله با نژادپرستی و ترویج برابری و عدالت نژادی صورت گرفته است. این تلاش ها شامل آموزش و افزایش آگاهی در مورد تبعیض نژادی، ترویج تنوع و برابری در محیط کار و آموزش، و تلاش برای اصلاح سیستم عدالت کیفری و مقابله با نابرابری های ساختاری شده است. در مجموع، ایالات متحده پیشرفت هایی در مقابله با میراث طولانی نژادپرستی و تبعیض نژادی خود داشته است، اما هنوز راه طولانی برای رسیدن به برابری و عدالت نژادی واقعی باقی مانده است. مقابله با نژادپرستی نیازمند تعهد مداوم برای مقابله با پیش داوری ها و نابرابری های ساختاری و ایجاد یک فرهنگ پذیرش و احترام متقابل است.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین کمدی با شخصیتهای عجیب و غریب، موسیقی جذاب و سکانسهای اکشن سبک کمدیا دلآرته، دارای جذابیتهای متعددی است. در مورد نگرانیهای نوجوانان -- تعداد زیادی کلمات ناسزا ("son-of-a-bitch"، "hell's bells"، "whore"، و "Goddamnit")، توهینهای نژادی زیادی ("nigras"، "crackers"، "darkies") وجود دارد و همچنین یک سکانس موسیقایی مربوط به کوکلاکس کلان که ممکن است ذهن بیننده را درگیر کند. شخصیتها (و چند حیوان) اغلب در معرض خطر هستند: در انباری در حال سوختن گرفتار شدهاند، با شاخه درخت کتک خوردهاند، با تهدید اعدام حلقآویز مواجه شدهاند، به سمت آنها شلیک شده، و تحت تعقیب بودهاند. طنز نژادی فیلم ممکن است پرسشهایی در مورد تاریخ نژادپرستی در ایالات متحده آمریکا را برانگیزد که والدین باید آماده پاسخگویی به آنها باشند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این داستان، نسبت به فیلمهای قبلی برادران کوئن، سبکتر است و به همین دلیل، بخشهایی که چندان خوب از کار درنیامدهاند، به راحتی قابل بخشش هستند. همچنین، لذت شنیدن بهترین موسیقی متن سال را به ما میدهد؛ شادی محض موسیقی بلوگرس.همانند ادیسه، اولیسِ فیلم "ای برادر کجایی" تلاش میکند پیش از آنکه همسرش به یکی از خواستگاران خود بله بگوید، به خانه و نزد او بازگردد. بازتابهایی از این داستان حماسی کلاسیک در سراسر فیلم وجود دارد؛ از جمله پیشگویی یک بینا که آنها گنج مورد جستجوی خود را پیدا نخواهند کرد، یا شخصیت یک بدمن یکچشم و سه پری دریایی که با آوازشان مسافران را از مسیرشان منحرف میکنند. برادران کوئن، طبق معمول، مجموعهای از شخصیتهای عجیب و غریب را با چهرههایی که بیشتر شبیه گارگویلها و کاریکاتورها هستند تا زیبایی هالیوودی، به تصویر کشیدهاند. همچنین دیالوگهای غیرمعمول فیلم وجود دارد - وقتی دلمر که تازه غسل تعمید داده شده میگوید عیسی او را نجات داده است، و یک نوازنده گیتار سیاهپوست میگوید که او هم روح خود را در چهارراه به شیطان فروخته است، مکگیل پاسخ میدهد: «فکر کنم من تنها کسی هستم که بیطرف ماندهام.»
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.