تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم مرگ استالین، سال ۱۹۵۳ در مسکو است: دورانی از خشونت و پارانویای دولتی که اکنون توسط تاریخنگاران دوران ترس بزرگ نامیده میشود. وقتی رهبر شوروی ژوزف استالین دچار سکته مغزی میشود، معاونانش برای به دست گرفتن قدرت و حذف رقبایشان دست به کار میشوند. در میان آنهایی که در این بازی توطئهآمیز قرار دارند: نیکیتا خروشچف وزیر کشاورزی (استیو بوسمی)، جانشین تعیینشده گئورگی مالنکوف (جفری تمبر)، استالینیست وفادار ویاتسسلاو مولوتوف (مایکل پیلین) و ترسناک لاوِنتی بریا (سایمون راسل بیل)، رئیس پلیس مخفی. در میان این وفاداریهای متغیر و توطئهها -- بهجز ورود فرزندان استالین (آندریا رایزبرو، رابرت فرند) و رهبر قدرتمند ارتش (جیسون ایساکس) -- برندگان و بازندگان در پشت صحنه مشخص خواهند شد درحالیکه مردم شوروی جمع شدهاند تا احترام آخرشان را ادا کنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت در فیلم مرگ استالین صحبت کنند. اینکه این فیلم یک کمدی است، چگونه بر تأثیر صحنههای خشونتآمیز آن تأثیر میگذارد؟
- فیلمها به قهرمانان مشخصی نیاز دارند؟ در فیلم مرگ استالین، به وضوح کسی وجود دارد که با او مخالفت میکنید، اما آیا واقعاً از کسی حمایت میکنید؟ آیا این موضوع بر لذت شما از فیلم تأثیر میگذارد؟ آیا میتوانید فیلمی هالیوودی با شرایط مشابه به یاد بیاورید؟ آیا فیلمهای مستقل مثل این میتوانند بهتر از آن استفاده کنند؟ چرا یا چرا نه؟
- آیا به نظر میرسد که به تصویر کشیدن شخصیتهای تاریخی در حال ناسزا گفتن، توطئهچینی (و در یک مورد، ادرار کردن روی خود در زمان ناراحتی جسمی) بیاحترامی است، مناسب است، یا هر دو؟ آیا این کار آن افراد را زندهتر نشان میدهد و داستانشان را ملموستر میکند؟ یا آیا حواس شما را پرت میکند و باعث میشود وقایع را کمتر جدی بگیرید؟
- آیا قبل از دیدن این فیلم چیزی در مورد این دوره از تاریخ میدانستید؟ آیا باعث شد که بخواهید بیشتر یاد بگیرید؟ آیا در فیلمسازی، هرگونه برنامهای سیاسی را متوجه شدید، یا بیشتر در مورد مردم بود تا سیاست؟
- آیا به نظر شما ساختن یک کمدی درباره ترور بزرگ و مرگ ژوزف استالین و پیامدهای آن مناسب است؟ چه چیزی از بیان این داستان به صورت کمدی به دست میآید و چه چیزی از دست میرود؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که مرگ استالین یک کمدی سیاه و سورئال است که بر اساس رمان گرافیکی فابین نوری و تیری رابین ساخته شده است. این فیلم حاوی تعداد زیادی الفاظ زشت (از جمله "فحش" و "کلمه رکیک" و غیره) و مقداری خشونت مرتبط با دوران ترور بزرگ شوروی است. اگرچه خشونت به ندرت به صورت گرافیکی نشان داده میشود، اما شامل صحنهای است که در آن یک مرد از فاصله نزدیک به سرش شلیک میشود و همچنین عواقب آن اعدام. شخصیتهای قاتل این فیلم همچنین مرتکب تجاوز و شکنجه شدهاند، اگرچه این اعمال در فیلم نشان داده نمیشوند. اما در واقع، تنش فراگیر فیلم - استرس زندگی در آن دوران - احتمالاً بینندگان جوان را بیشتر آشفته میکند. استیو بوسمی، جفری تمبور و مایکل پیلین در این فیلم نقشآفرینی میکنند. برای اطلاع از فیلمهای بیشتر در این سبک، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این یک کمدی تراژیک، دیوانهکننده و در عین حال شگفتانگیز است که بهطور حیرتآوری تعادل بین خشونت، پارانویا و استرس را با کمدی ابزورد حفظ میکند. خندهها هرگز ارزان نیستند؛ فیلم محکم و استوار در آن دوران وحشتناکی قرار دارد که کلمهای اشتباه در گوش اشتباهی میتواند منجر به ناپدید شدن یک خانواده کامل شود. این جو ترس و وحشت که بهطور جدی در فیلم به تصویر کشیده شده، سطح هیجان و تعلیق "مرگ استالین" را بهطور چشمگیری بالاتر از اکثر کمدیهای سیاسی قرار میدهد. برخی ممکن است آرمندو یانوچی کارگردان و نویسنده را از سریال Veep شبکه HBO بشناسند؛ دیگران ممکن است با مجموعه مشهور او در مورد سیاست بریتانیا در BBC به نام "در ضخامت آن" و فیلم اسپینآف درخشان و نامزد اسکارش "در حلقه" آشنا باشند. یانوچی با طنزپردازی در مورد نزاعهای کوچک و رفتارهای بدی که اغلب سیاستهای عمومی را شکل میدهند، به شهرت رسید. حالا تصور کنید تمام آن زد و بندهای پشت پرده و درگیریهای شخصیتی را، با این شرایط که مرگ و محو شدن احتمالاً عواقب شکست هستند. انگار Veep با 1984 و بازی تاج و تخت ملاقات کرده است. و بهطور حیرتآوری، در میان وحشتهایی که زندگیها را نابود و انسانها را استثمار میکند، "مرگ استالین" خندههای آگاهانه و لحظات خندهدار خلق میکند. این واقعاً دستاورد بزرگی است. تعادل در فیلم حتی بیشتر از طریق دیالوگها به نمایش گذاشته میشود، جایی که نویسندگان (با اقتباس از رمان گرافیکی فابین نوری و تیری رابین) اغلب نوعی ریتم چخوفی را در گفتگوها به وجود میآورند، با صراحت و رسمی بودن و توجه به جزئیات ("چه کسی این چراغ را روی این صندلی گذاشت؟") و سپس آن را با زبان مدرن، تند و تیز و برشدهندهای که یانوچی به خاطر آن مشهور است، ترکیب میکنند. این که بازیگران از لهجه روسی استفاده نمیکنند، یک لایه غیرضروری دیگر از رسمی بودن را حذف میکند.بازیگران این فیلم که در انگلستان افتخارات بسیاری کسب کردهاند، بینقص هستند. استیو بوسمی در نقش خروشچف، یکی از بهترین نقشآهای خود را در سالهای اخیر ایفا کرده است. خروشچف شخصیتی پیچیده و جذاب دارد که از ابتدا تا انتها، مخاطب را درگیر میکند. ایان بیل، ستاره تئاتر بریتانیا، با بازی در نقش بریا، عروسکگردان بیرحم، نامزد و برنده جوایز متعددی شده است. بازی غرورآمیز جفری تمبر در نقش مالنکوف، امکان وقوع تمام اتفاقات معکوس را فراهم میکند. ریس بورو و راجر فرند با بازی در نقش فرزندان بزرگ استالین، هم خنده و هم همدردی مخاطب را برمیانگیزند. ریس بورو در نقش ماشا (از نمایشنامه مرغ دریایی چخوف) ظاهر میشود، در حالی که راجر فرند نقش یک آدم مست و بیبندوبار را بازی میکند که از ابتدا در موقعیت بالایی قرار داشته و فکر میکند موفقیتهایش را خودش به دست آورده است. جیسون آیزکس با بازی در نقش مارشال ژوکوف، حضوری قدرتمند دارد؛ او مانند چاقویی داغ است که از میان چربیهای انباشته شده بوروکراتهایی عبور میکند که برای تصمیمگیری در مورد احضار پزشک، کمیتهای تشکیل میدهند، زمانی که استالین را در حال مرگ مییابند. فیلم مرگ استالین با به تصویر کشیدن هرج و مرج تراژیکومیک خود، از موانعی عبور میکند که کمتر فیلمی جسارت رویارویی با آن را دارد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.