تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر سال 1967، سرباز تازهکار کریس (چارلی شین) به ویتنام اعزام میشود و به عنوان نیروی زمینی در جنگ خدمت میکند. او تجربیات خود را در نامههایی به مادربزرگش شرح میدهد. در حوادثی بیربط، او با موقعیتهای وحشتناکی از جمله خستگی، ترس، دلزدگی و مواجهه مداوم با مرگ روبرو میشود. او با سربازان دیگری نیز آشنا میشود، از جمله افراد طردشده و نامتعارف از همه اقشار جامعه. به ویژه، او با دو سرجوخه آشنا میشود: بارنز (تام برنجر) کهنهکار و سختگیر که معتقد به جنگ و پیروزی است و برای رسیدن به آن از هیچ کاری دریغ نمیکند، و الیاس (ویلم دفو) مهربانتر که دیدگاهی سادهلوحانهتر نسبت به جنگ دارد. در نهایت، این دو نفر باعث ایجاد درگیری درونی و بیرونی در میان سربازان میشوند. آیا کریس میتواند از این درگیریهای درونی و بیرونی جان سالم به در ببرد؟
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند درباره خشونت شدید این فیلم صحبت کنند. دیدن این صحنهها چه حسی در شما ایجاد کرد؟ فیلمساز چگونه این حس را منتقل کرد؟ خشونت در این فیلم با دیگر فیلمهای جنگی چه تفاوتی دارد؟
- این فیلم چه اظهار نظری در مورد جنگ دارد؟ آیا فکر میکنید پیام این فیلم میتواند در مورد جنگهای مدرنتر نیز صدق کند؟
- نقش زنان در این فیلم چیست؟ آیا جایی را میبینید که شخصیتهای زن میتوانستند نقش پررنگتری داشته باشند؟ چرا فکر میکنید آنها آنجا نیستند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این درام جنگی برنده اسکار - یکی از مورد احترامترین فیلمهای جنگ ویتنام - بسیار خشن، تاثیرگذار و ویرانگر است. خشونت شدید است و تقریباً مدام اسلحه، خون و اجساد وجود دارد؛ سربازان همچنین به شخصیتهای ویتنامی شلیک میکنند، آنها را مورد تجاوز قرار میدهند (بیشتر تلویحی) و روستایی را به آتش میکشند. زبان به همین ترتیب بسیار قوی است و تقریباً مدام از کلمه "لعنت" استفاده میشود، همچنین از کلماتی مانند "کثافت" و "احمق" به کرات استفاده میشود.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
هیچ فیلم جنگی واقعا ضد جنگ نیست، اما فیلم «پلوتوون» به این موضوع نزدیک میشود و همچنان قدرتمند و تاثیرگذار است، درست مثل دههها قبل که ساخته شد. الیور استون، نویسنده و کارگردان، فیلم خود را بر اساس تجربیاتش ساخته و تلاش کرده تا تصویری واقعگرایانهتر از جنگ ویتنام ارائه دهد، سادهتر و زمینیتر از فیلمهایی مثل «اینک آخرالزمان» و «شکارچی گوزن» (و جاهطلبانهتر از فیلمهای رامبو). او در این کار موفق بوده و واقعا این جنگ را جهنمی نشان میدهد.اما در همان حال، او نمیتواند در برابر برخی از تمهای بيشتر پرطمطراق و اپرايی خود مقاومت کند، مانند صحنه معروف مرگ آهسته که در پوستر و همه کلیپها به نمایش گذاشته شد. واضح است که الیاس و بارنز چیزی عمیقتر و فراتر از زمان را نشان میدهند، فراتر از سربازان ساده در یک جنگ خاص؛ آنها نمادی از نبرد میان خوبی و بدی، فرشتگان و شیاطین هستند. علاوه بر این، برخی از تصاویر نبرد نهایی که در نور مشعلهای افکندهشده روشن شده است، بهطور خالص زیبا هستند و به اندازه آنچه که باید باشند، وحشتناک نیستند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.