درباره فیلم
«خالی از افسون» تازهترین اثر کمپانی دیزنی است که داستانی دیگر از زندگی پریها است. قرار بود زندگی در سرزمین پریان همیشه آرام و زیبا و سرشار از خوشبختی و آرامش باشد اما گویا این زندگی رویایی، فقط یک روی سکه است. در اینجا با روی دیگر سکه که با حضور اژدها و غول و ملکه نفرت و شرارت و جنگ قدرت همراه است، مواجه میشویم و البته نوجوانی که در این میان، رشد فکری و شخصیتی پیدا کرده و قدر زندگی را بیشتر میداند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشجیزل که از زندگی در نیویورک راضی و خوشحال نیست، تصمیم میگیرد تا به حومه شهر، جایی به نام مونروویل برود. مونروویل اما شهر کوچکی است که به روستا شباهت بیشتری دارد تا شهر و این برای مورگان اصلا دلچسب نیست. او مطابق اقتضائات نوجوانی، دوست دارد در شهری بزرگ و پرهیاهو زندگی کند، جایی که تکنولوژی پیشرفته داشته باشد و به نوعی امروزیتر باشد. مورگان که از این شرایط ناراحت است، مدام غر میزند. تا اینکه جیزل، آرزو میکند که ای کاش زندگیشان مانند پریان، زیبا و آرام بود و خوشبختیشان همیشگی بود. با این آرزو، مونروویل تبدیل به شهر پریان شده اما جیزل به جای پری مهربان قصه، تبدیل به فرد شرور و بدجنس داستان میشود. این آرزو اگر تا ساعت 12 شب باطل نشود، تا ابد همینگونه خواهد ماند. مورگان با کمک نانسی و ادوارد و همچنین رابرت، تلاش میکنند تا این سحر را باطل کنند. در پایان، آرزوی جیزل باطل شده و زندگی به روال عادی خود باز میگردد؛ با این تفاوت که مورگان، قدر زندگی در کنار خانواده و جیزل را بیشتر و بهتر میداند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- درباره داستان فیلم و شخصیتهای آن با کودکانتان صحبت کنید و از آنان بپرسید: چرا مورگان دوست نداشت به مونروویل برود؟ رفتار او با پدر و مادرش صحیح بود؟ آیا او متوجه اشتباه خود شد؟ اشتباهات او چه عواقبی داشت؟ آیا اساسا از نظر تو، او اشتباه میکرد یا کارش درست بود؟ آیا خوشبختی میتواند همیشگی باشد؟ با وجود مشکلات در زندگی باز هم میتوان خوشبخت بود؟ چگونه؟ راه حل تو برای مواجهه با مشکلات در زندگی واقعی چیست؟ به جای استفاده از جادو و جنبل، بهتر است مواجهه عاقلانهتری با مشکلات داشته باشیم؟ آیا اساسا به نظر تو جادو و چوب جادویی وجود دارد؟ خلاصه: درباره داستان فیلم، شخصیتها و تصمیماتشان برای مواجهه با مشکلات، با فرزندان خود صحبت کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین فیلم، فضایی فانتزی و خیالی دارد. دنیای کارتونی و واقعی در کنار یکدیگر هستند. جیزل، قهرمان داستان، شخصیت دنیای زیرین یا همان دنیای کارتونی پریها است که به دنیای واقعی تبعید شده است. در دنیای واقعی، همه چیز همیشه آرام و زیبا نیست و جیزل فکر میکند که کاش زندگی رویایی و شبیه پریها داشت. یک زندگی که فقط در آن آواز بخوانی و در طبیعت عاشقانه و آزادانه قدم بزنی؛ اما او فراموش کرده بود که زندگی در دنیای قصهها نیز همیشه زیبا نبوده بلکه ملکهی شرور و بدجنس به دنبال از بین بردن خوبیها و آزار مردم است و یا غول و اژدها ممکن است به شهر حمله کنند و از همه مهمتر، شخصیتی به نام مادرخوانده وجود دارد که دخترخواندهاش را آزار میدهد و حتی ممکن است او را بکشد! در نتیجه زندگی در دنیای واقعی و مواجهه با مشکلات به جای فرار از آنها، از زندگی رویایی پریها نیز زیباتر است.
نحوه مواجهه با نوجوانان و رفتار با آنها نیز، موضوعی است که در فیلم قابل توجه است. مورگان که دختری نوجوان است، دغدغههای خاص خود را دارد اما این دغدغهها توسط پدر و مادرش، پذیرفته نمیشوند و درکی از جانبشان اتفاق نمیافتد. جیزل سعی میکند به مورگان کمک کند اما مورگان از او میخواهد که به او اجازه دهد تا مشکلاتش را خودش حل کند اما جیزل باز به این موضوع بیاعتنایی کرده و بار دیگر او را از خود میرنجاند. هرچند این کارهای اشتباه از روی ناآگاهی بوده اما باعث به وجود آمدن شکاف در رابطه آنها میشود تا جایی که مورگان، جیزل را نه با واژه مادر، بلکه با نام مادرخوانده، خطاب میکند. این موضوع توجه به نوجوانان و خواستههایشان، میتواند برای والدین بسیار جالب توجه بوده و تلنگری به ذهنشان بزند.
خشونت و ترس برای رده سنی بالای 12 سال در این فیلم چندان قابل توجه نبوده و بیشتر فانتزی هستند اما برای رده سنی زیر 12 سال ممکن است اثر بیشتری داشته باشد. همچنین موضوع عشق دوره نوجوانی که در داستان مطرح میشود برای ردههای سنی پایین، مناسب نیست.
در پایان توصیه میکنیم برای تماشا از نسخههای پالایش شده استفاده کنید.
خلاصه: فضای فیلم فانتزی، کمدی و عاشقانه است. تماشای آن میتواند تلنگری باشد برای توجه به نوجوانان و درک خواستههای آنان. برای تماشا از نسخههای پالایش شده استفاده کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
با بازی فوقالعاده آدامز در نقش دختری جذاب و بیتجربه که به نامادری شرور تبدیل میشود، این دنباله طرفداران را راضی خواهد کرد. در این فیلم، نقشها برعکس شدهاند: به جای اینکه یک شاهزادهدختر کارتونی در نیویورک واقعی فرود بیاید، شاهزادهدختر خانه جدید خود در حومه شهر را به دنیای افسانهای تبدیل میکند و در این فرایند، شرور میشود و خطر آن را دارد که زندگی را از پادشاهی جادویی واقعی انادازیا بمکد. این یک پیشفرض هوشمندانه است -- کدام حومه شهر نمیتواند از کمی هیجان استفاده کند؟ -- که به بازیگران اجازه میدهد برخلاف شخصیت خود بازی کنند و شخصیتها به تقلید بیشتر از کلیشههای دیزنی بپردازند. بدون شک اوج فیلم، یک اجرای نفسگیر و خیرهکننده توسط آدامز و رودولف است -- دو دیوای شرور که لباسهای شیک پوشیدهاند و بر سر اینکه کدام یک "شرورتر" است و باید ملکه باشد، میجنگند. آنها رقابت مادران انجمن اولیا و مربیان را به سطح کاملاً جدیدی میرسانند.فیلم شامل برخی شعرهای خندهدار در مورد نقل مکان خانواده به «پادشاهی جادویی حومه شهر» و آنچه زندگی افسانهای را تشکیل میدهد، است. اما تنظیم داستان و معرفی بهروزرسانیهای شخصیت (مورگان کوچک و بانمک حالا نوجوانی عبوس است) کمی طولانی است و بخش مقدمه کمی کسلکننده میشود. فقط وقتی حس بدی به ژیزل دست میدهد، فیلم جان میگیرد و سرگرمی واقعی شروع میشود. سنجاب او به گربه چاق و شرور جالبی تبدیل میشود (من احساس برتری میکنم!) و آدامز به نظر میرسد از بحث با خودش لذت میبرد، در حالی که ژیزل خوب و بد بر سر روحش میجنگند. دِمپسی هم به نظر میرسد از بازی خودش لذت میبرد، در حالی که در کشتن اژدها و غولها شکست میخورد. اما افسونشده و اکنون افسونزدهشده، نمایشی از ایمی آدامز است و حتی خوانندگی خیرهکننده ایدینا منزل یا ابروهای خشک رابرت رودولف نمیتواند توجه را از او منحرف کند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.