تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی زیاد
ترس: خیلی زیاد
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم "پلتفرم"، گورنگ (ایوان ماساگوئه) موافقت میکند که به مدت شش ماه در یک "مرکز خودمدیریتی عمودی" حبس شود تا مدرک تحصیلی دریافت کند. از هماتاقی اولش، تریمیگاسی، گورنگ میفهمد که غذا در این مؤسسه از طریق یک پلتفرم بزرگ بتنی سرو میشود که به مدت کوتاهی هر بار یک طبقه پایین میآید. زندانیان فقط میتوانند در زمانی که پلتفرم در آن طبقه است از غذایی که روی آن باقی مانده است بخورند؛ اگر سعی کنند بعد از رفتن پلتفرم غذا را نگه دارند، دمای طبقه زندانی به شدت گرم یا سرد میشود. هر زندانی مجاز است فقط یک قلم کالا از بیرون بیاورد؛ گورنگ یک نسخه از دن کیشوت را آورده است، و تریمیگاسی یک چاقوی خود تیز شونده را که در یک تبلیغ تلویزیونی دیده بود، آورده است. هر ماه، زندانیان به طور تصادفی به طبقهای جدید منتقل میشوند، و در حالی که گورنگ در طبقه 48 قادر به خوردن است، وقتی به طبقه 171 منتقل میشود، خود را در بند مییابد، زیرا تریمیگاسی قصد دارد از چاقویش برای خوردن گوشت از بدن گورنگ استفاده کند. بعد از فرار از این تجربه تروماتیک، گورنگ به هماتاقیهای جدیدی منتقل میشود — اول به زنی که سعی میکند از داخل یک انقلاب به راه بیندازد با پیدا کردن راههایی برای تقسیم عادلانهتر غذا، و بعد به مردی که گورنگ را تشویق میکند تا پیامی به جایی که غذا در بالاترین طبقه آماده میشود بفرستد، با تحمیل سهمیهبندی غذا به کسانی که در طبقات پایینتر هستند. با ادامه افزایش تعداد طبقات پایینتر — بیشتر از تعداد طبقات تخمین زده شده توسط گورنگ — گورنگ، با کمک بینشهایی از هماتاقیهای قبلیاش، فکر میکند راهی برای ارسال پیامی به کسانی که در طبقه بالا هستند و قدرت تغییر این سیستم وحشیانه را دارند، پیدا کرده است.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد استعارهها صحبت کنند. چگونه فیلم «The Platform» مثالی از یک داستان استعاری است—داستانی که از طریق روایت، ایدهای را منتقل میکند یا بینشی در مورد جهان و جامعه ما ارائه میدهد؟
- آیا لحظات شوکآور خشونت و تحقیر برای روایت داستان و انتقال مفهوم کلی ضروری بودند، یا این لحظات بهعنوان لحظاتی افراطی و غیرضروری به نظر میرسیدند؟
- چه ایده، آرمان یا نظام باوری را فکر میکنید شخصیتهای مختلف نمایندگی میکنند؟ این شخصیتها چگونه به انتقال پیام کلی فیلم کمک میکنند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «پلتفرم» یک فیلم ترسناک علمی-تخیلی محصول ۲۰۱۹ است که در آن مردی در یک زندان عمودی زندگی میکند که هر روز مقدار زیادی غذا از طبقات بالا به پایین فرستاده میشود و هر طبقه به نوبت از آن غذا میخورند. صحنههای ناراحتکننده زیادی در فیلم وجود دارد، از جمله صحنههایی از تلاش برای آدمخواری، آدمخواری واقعی، پیدا شدن سگ خانگی که شکم آن را پاره کرده و نصفهنیمه خوردهاند، زنی که در حالی که مردی سعی میکند به طبقه او برسد به صورت او مدفوع میکند، مردی که روی زندانیان طبقات پایین ادرار میکند، تلاش برای تجاوز، قتل با ضربات چاقو، خودکشی با حلقآویز کردن و یا پرت شدن از پلتفرم از وسط ساختمان. در فیلم به طور مرتب از الفاظ رکیک استفاده میشود، از جمله «ف-ک» و یک توهین نژادپرستانه به یک زن آسیایی. برهنگی غیرجنسی کوتاه در فیلم وجود دارد، زنی که لباس بالاتنه خود را درمیآورد تا جای بخیههای ماستکتومی خود را نشان دهد و همچنین برهنگی باسن مرد. سیگار کشیدن و نوشیدن شراب هم در فیلم وجود دارد. برای اینکه از فیلمهای مشابه این فیلم باخبر شوید، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم، نمونهای کامل از مفهوم «کافکایی» است. از طریق واقعیتی کابوسوار و سیستمی که توسط ادارهای نامرئی کنترل میشود، اما اعضای آن به نظر نمیرسد که وحشتهای این سیستم را که خودشان ساختهاند، درک کنند، «پلتفرم» استعارهای است از نابرابریهای اقتصادی و دسترسی نابرابر به غذا در دنیای ما. فیلمسازان در بهکارگیری تصاویر شوکآور برای رساندن این مفاهیم، تردیدی به خود راه ندادهاند. صحنههایی از شخصیتهایی که با مدفوع کردن روی صورت یکدیگر میجنگند، آدمخواری و تلاش برای آدمخواری، و سگهای خانگی که شکمشان پاره شده و نیمهخورده هستند، در کنار صحنههای بهیادماندنی و خشن فیلمهای «هاستل»، فصل دوم «فورتیتود»، «سالو» و «۱۲۰ روز سدوم» قرار میگیرند.در حالی که اجرای فیلم و ارائه آن به طور قطع نوآورانه است، آنچه قابل بحث است این است که آیا فیلمسازان واقعاً نیاز به رفتن به این حد افراطی داشتند تا نکته سادهای را بیان کنند. برخی از لحظات شوکآور در طول فیلم به نظر میرسد که بیش از حد طولانی و خستهکننده میشوند. مانند رمان کلاسیک جنگل نوشته سینکلر لوئیس، میتوان به راحتی پیام بزرگتر نابرابری اقتصادی و شورش را در لحظات شوکآور فردی داستان گم کرد. هیچیک از این لحظات لزوماً کیفیت کلی فیلم را خراب نمیکنند، اما دشوار است که تعیین کنیم آیا پیام فیلم به دلیل یا علیرغم لحظات به یادماندنی و وحشتناک آن منتقل خواهد شد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.