درس‌آموزی

خانواده‌ی جنی او را تشویق می‌کنند که طوری درس بخواند تا پذیرش دانشگاه آکسفورد را بگیرد. جنی نیز دانش‌آموز بااستعدادی است که تلاش می‌کند بعد از دانشجوشدن به رویاهایش بپرازد و به‌دنبال علایقش برود. در یک روز بارانی، مرد میانسالی به نام دیوید او را از مدرسه تا خانه می‌رساند. دیوید بعد‌ها از جنی دعوت می‌کند که به یک کنسرت بروند و بعد هم اجازه‌ی خانواده را می‌گیرد تا به آکسفورد و بعد به پاریس، شهری که جنی عاشقش بوده، سفر کنند. جنی و دیوید به یکدیگر علاقمند می‌شوند و دیوید از او خواستگاری می‌کند. در این مدّت، جنی نمرات پایینی در مدرسه می‌گیرد و برای او مدرسه و درس‌خواندن فعالیتی کسل‌کننده می‌‌شود. بنابراین، ‌ترک تحصیل می‌کند تا با دیوید ازدواج کند. اما ناگهان متوجه می‌شود که دیوید متأهل است! تمام رویاهای جنی نابود می‌شود و با دیوید قطع ارتباط می‌کند. بعد از این، جنی تلاش می‌کند به مدرسه برگردد و متوجه می‌شود که هیچ راه میانبری برای رسیدن به آکسفورد نیست. بنابراین با تلاش‌های فراوان موفق می‌شود پذیرش آکسفورد را بگیرد.

• از فرزند خود بخواهید درمورد رویا و علاقه‌مندی‌هایش برایتان حرف بزند. برای نمونه درمورد یک تصمیم مهم زندگی با یکدیگر صحبت کنید و پیامد‌های انتخاب هر مسیر را با یکدیگر بررسی کنید. از فرزند خود بپرسید که چه تفاوت پررنگی درمورد مسائل جنسی در فرهنگ غرب و فرهنگ ما وجود دارد. از فرزند خود بپرسید که چه چیزی باعث شد جنی چنین تصمیماتی بگیرد. از فرزند خود بپرسید به نظرش ارتباط عاطفی با یک فرد بزرگسال مثل دیوید برای کسی مثل جنی چه معایبی می‌تواند داشته باشد؟ خلاصه: از فرزند خود بپرسید که چه چیزی باعث شد جنی چنین تصمیماتی بگیرد.

فیلم «درس‌آموزی» محصول سال 2009 و یک درام عاشقانه است. داستان درباره‌ی دختر 16 ساله‌ای است که رویا‌ها و لذّت‌هایش را به تعویق انداخته و بنا به خواست خانواده‌ برای گرفتن پذیرش دانشگاه اکسفورد در تلاش و تکاپوست. او با مرد میانسالی به نام دیوید آشنا می‌شود که پای او را به مهمانی‌های پُرزرق‌وبرق و سفرهایی که همیشه در آرزوی آن بوده باز می‌کند. جنی خیلی زود عاشق دیوید می‌شود و می‌خواهد با او ازدواج کند. خانواده‌اش با این مسئله موافقت می‌کنند و او برای به‌دست‌آوردن خوشی‌های نزدیک‌تر، ‌ترک تحصیل می‌کند و درنهایت متوجه می‌شود که اشتباه کرده است. در فرهنگ ما نیز موفقیت در مدرسه و کنکور نقش پررنگی در دوران نوجوانی دارد. اما سنین نوجوانی همان مقطعی است که هیجانات غلیان پیدا کرده و گاهی کنترل تصمیمات مهم زندگی را به دست می‌گیرد. دو راهی تصمیم‌گیری بین لذّت‌ها و خوشی‌های آنی یا به‌تعویق‌انداختن آن‌ها برای به‌دست‌آوردن اهداف بزرگ‌تری که راه بسیار کسل‌کننده‌ای دارند جزو مهم‌ترین چالش‌های دوران نوجوانی محسوب می‌شود. این فیلم عواقب انتخاب راه اول را نشان می‌دهد. درواقع جنی خیلی زود سرش به سنگ می‌خورد و زندگی روی خشک و خشن خود را به او نشان می‌دهد. او متوجه می‌شود که هیچ راه میانبری برای زودتر خوشحال‌بودن وجود ندارد و لازم است که هر نوع خوشحالی را پله‌پله و با تلاش به دست آورد. مسئله‌ی مهم دیگر ارتباط جنی با دیوید است. جنی تنها 16 سال دارد که با دیوید وارد رابطه می‌شود. او خانواده‌اش را گول می‌زند تا وقت بیشتری را با دیوید بگذراند و بعد از اینکه متوجه می‌شود که دیوید یک کلاهبردار است بازهم رابطه‌اش را با او ادامه می‌دهد. او به دیوید اعتماد می‌کند؛ شب را با او در یک اتاق می‌خوابد و از دیوید می‌خواهد که تا تولد 17 سالگی‌اش صبر کند چون می‌خواهد تا آن موقع باکره بماند. درصورتی‌که تماشای این فیلم با این حجم از تصمیمات احساسی و صحنه‌هایی مربوط به روابط جنسی هنوز برای فرزند شما مناسب نیست، بهتر است از نسخه‌ی پالایش‌شده استفاده کنید. اما اگر شما می‌توانید درمورد این روابط و تصمیمات با فرزند خود صحبت کنید این فیلم بستر مناسبی را برای این دست از گفتگو‌ها برای شما تامین می‌کند. صحنه‌ای که جنی می‌خواهد که باکره بماند و دیوید از او می‌خواهد که تنها بدن برهنه‌اش را به او نشان بدهد می‌تواند برای والدین دلهره‌آور باشد. لازم است خانواده با فرزند خود صحبت کنند که هیچ تضمینی برای تجربه‌ی فضای امن خارج از ازدواج در دنیای واقعی وجود ندارد. چنین شرایطی در دنیای واقعی ممکن است آسیب‌های جبران‌ناپذیری به یک دختر کم‌سن وارد کند. دوگانه‌ی مهم دیگری نیز بین استقلال فردی و نقش خانواده‌ها مطرح است. درواقع تصمیمات مهم بر عهده‌ی شخصیت‌های اصلی است و خانواده تنها حمایتگر است یا نقش منفعل و غافلی دارد. در این فیلم هم بااینکه خانواده‌ سخت‌گیر به نظر می‌رسد، اما نوعی بلاهت در آن‌ دیده می‌شود. این امر برای پررنگ نشان‌دادن نقش اصلی و قدرت تصمیم‌گیری او برای آینده است. اما خوب است والدین بدانند که همواره با نقش حمایتی، مشورت‌ها و ارتباط مؤثر و سالمی که با فرزند خود برقرار می‌کنند می‌توانند راهنمایی‌های تعیین‌کننده‌ای در تصمیم‌گیری‌های مهم نوجوانان داشته باشند. خلاصه: هیجانات نقش تعیین‌کننده‌ای در دوران نوجوانی دارند. اگر نوجوان براساس هیجاناتش به‌تنهایی تصمیمات مهمی برای زندگی خود بگیرد، ممکن است عواقب بدی به دنبال داشته باشد.

در فیلم آموزش، ایرادهای فراوانی وجود دارد—از جمله لهجه بد سارسگارد و پرده سوم فیلم که سعی می‌کند خیلی سریع به پایان برسد. اما هیچ‌کدام از این ایرادها از ارزش این درام تاریخی نمی‌کاهد. این فیلم واقعاً خوب است. نیک هورنبی، که فیلم‌نامه را بر اساس خاطرات لین باربر نوشته، با وجود اینکه فیلم در دهه ۱۹۶۰ اتفاق می‌افتد، حس مدرن بودن را حفظ می‌کند (که به زیبایی به تصویر کشیده شده است) و با دیالوگ‌هایی که با حقایق اساسی پیوند خورده‌اند.و با خواندن کلمات هورنبی توسط مالیگان، او نمی‌تواند شکست بخورد. تماشای او در حال عبور از خطرات نزدیک به بزرگسالی مثل یک تجلی است، و در حالی که لهجه سارسگارد قابل چشم‌پوشی است، بازیگری او نیست -- تعداد کمی از بازیگران می‌توانند اینقدر جذاب به نظر برسند. کارگردان لون شرفیج لندن و پاریس را با درخشش آگاهانه‌ای ارائه می‌دهد -- جنی یک سوسک شب‌تاب است، و بال‌هایش، همانطور که انتظار می‌رود، سوخته می‌شوند، اگر نسوزند. و با این حال نمی‌توانیم تماشا کردن را متوقف کنیم.