حقیقت را بگویم

وقتی همکلاسی‌های سابق کالج، آنی مورگان (کندیس کامرون بر) و مارک کِرِین (دیوید جیمز الیوت) در یک مراسم خیریه با هم ملاقات می‌کنند، هیچ‌کدام فکر نمی‌کنند که این دیدار به جایی برسد. اما بعد یک تاجر ثروتمند آن‌ها را به اشتباه زن و شوهر تصور می‌کند و بر اساس این تصور، به آنی فرصت شغلی رویایی و به مارک بودجه‌ای برای سازمان غیرانتفاعی‌اش پیشنهاد می‌دهد. آن‌ها موافقت می‌کنند—همراه با بچه‌های مارک، کِنی (کریستوفر بروخو) و زویی (اما گولد)—که به مدت کافی نقش یک زوج را بازی کنند تا در یک آخر هفته در مزرعه الکساندر بِیشاپ (رونی کاکس) قراردادها را ببندند، اما علاقه فزاینده‌شان به بِیشاپ، فریبکاری‌شان را دشوارتر می‌کند. این فریبکاری لحظات خنده‌داری را رقم می‌زند، اما در جایی در میانه وانمود کردن به عاشق بودن، آنی و مارک متوجه می‌شوند که رابطه واقعی‌شان ممکن است در واقع پیچیده‌تر از رابطه ساختگی‌شان باشد.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد صداقت صحبت کنند. آیا صداقت همیشه بهترین سیاست است؟ آیا مواردی وجود دارد که دروغ گفتن در آن‌ها مجاز باشد؟ آیا حتی آن موقعیت‌ها می‌توانند پیامدهای منفی داشته باشند؟ وقتی به شما دروغ گفته می‌شود، چه حسی دارید؟
• دوستان نوجوان: با چه مشکلاتی در خانواده‌تان دست و پنجه نرم می‌کنید؟ چطور بر روابط‌تان تأثیر می‌گذارند؟ در موردشان صحبت می‌کنید؟ چطور آن‌ها را حل می‌کنید؟
• چگونه فناوری مدرن نحوه ارتباط ما با یکدیگر را تغییر داده است؟ به چه صورت گوشی‌های همراه، شبکه‌های اجتماعی و موارد مشابه، توانایی ما را در حفظ ارتباط بهبود بخشیده‌اند؟ آیا حضور مداوم این امکانات، معایبی هم دارد؟ اگر این‌طور است، چه معایبی وجود دارد؟

والدین باید بدانند که پایبندی این فیلم خوش‌حال‌کننده به مضامین مثبت مانند صداقت، ارتباط، مسئولیت شخصی و اتحاد خانواده، آن را به انتخابی عالی برای خانواده‌ها تبدیل می‌کند. شخصیت‌های اصلی برای سود شخصی، اطرافیان خود را فریب می‌دهند، اما ناراحتی آنها از اعمالشان نشان می‌دهد که عدم صداقت می‌تواند تا چه حد به روابط از هر نوع آسیب برساند. در اینجا الگو‌های خوبی وجود دارد، و توانایی آنها در حل مشکلاتشان (مشکلات زناشویی، از دست دادن اخیر یکی از اعضای خانواده و غیره) پیام‌های خوبی برای همه سنین دارد. از آنجایی که بیشتر طنز فیلم به تلاش‌های مارک و آنی برای حفظ فریب رابطه‌شان مربوط می‌شود، برخی از خنده‌ها برای کودکان کوچک قابل درک نخواهد بود، اما اگر بتوانید نوجوانان خود را متقاعد کنید که با شما تماشا کنند، این فیلم می‌تواند نقطه شروع خوبی برای گفتگو در مورد مسائل خانواده‌تان باشد. برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت‌نام کنید.

در حقیقت، این پنجمین قسمت از مجموعه فیلم‌های شب خانواده شرکت پروکتر اند گمبل است و داستانی دوست‌داشتنی با پیام مثبت دارد. درست مثل قسمت‌های قبلی، به شدت به ارزش‌های مثبت خانوادگی مثل قوت شخصیت، ارتباط باز و صادقانه، و صداقت پایبند است. اگرچه مارک و آنی بیشتر وقت خود را صرف حفظ ظاهر ازدواجی می‌کنند که وجود ندارد (و از بچه‌ها هم می‌خواهند همین کار را بکنند)، اما عواقب فریب خود را بر دیگران و حتی خودشان دست کم نمی‌گیرند. قطعاً اعمالشان شایسته تحسین نیست، اما پیام کلی داستان در مورد صداقت قطعاً شایسته تحسین است. زیرداستان‌های فیلم هم پر از انرژی مثبت است و قدرت پیوندهای خانوادگی از هر نوعی را جشن می‌گیرد. در طول فیلم، روابط در یک ازدواج در حال فروپاشی، بین بزرگسالان تنها، و میان اعضای خانواده‌ای که از دست دادن بزرگی را تجربه کرده‌اند، تقویت می‌شود. همه این‌ها به واسطه تمایل شخصیت‌ها به صحبت کردن در مورد مشکلاتشان و تلاش برای حل آن‌ها ممکن می‌شود.