منشی کیم چشه؟

لی یونگ جون پسری خوش تیپ و منظم و البته بسیار مغرور و خودشیفته است که در خانواده ای ثروتمند بزرگ شده‌است. او در کمپانی خانوادگی خودشان به عنوان معاون مشغول به کار است. به دلیل خودشیفتگی و اخلاق تندش، همه را از خود دور کرده‌است. تنها کسی که با او سازگاری پیدا کرده منشی کیم می سو است که ۹ سال است برای او کار می‌کند. منشی کیم همیشه و همه جا همراه لی یونگ جون است و از تمامی برنامه‌ها، فعالیت‌ها، و علایق او اطلاع دارد. اما حالا پس از سال‌ها او درخواست استعفا داده است تا به سراغ زندگی شخصی خودش برود. لی یونگ جون در ابتدا موافقت نمی‌کند ولی پس از مدتی رضایت می‌دهد ولی به شرطی که منشی کیم شخص مناسب دیگری را به جای خودش بیاورد و او را مانند خودش آموزش دهد. در این مدت لی یونگ جون و منشی کیم به یکدیگر علاقه مند می‌شوند و شروع به قرار گذاشتن می‌کنند. اما در این بین برادر لی یونگ جون که لی سونگ یون نام دارد وارد ماجرا می‌شود و او نیز به منشی کیم علاقه مند می‌شود. کیم می سو یک بار در کودکی ربوده و همراه کودک دیگری زندانی شده  بوده است. او فکر می‌کند که لی سونگ یون همان پسر بچه‌ای است که در کودکی با او زندانی شده بوده و با هم دوست شده بودند. در صورتی که در حقیقت آن کودک لی یونگ جون بوده‌است. پس از مدتی حقایق آشکار می‌شود و منشی کیم و    لی یونگ جون که به یکدیگر علاقه داشتند با یکدیگر ازدواج می‌کنند.

• غرور و خودبرتر‌بینی چه پیامد‌هایی برای انسان دارد؟ اگر فردی همچون منشی کیم به خواسته‌های خودش اهمیتی ندهد و خودش را فراموش کند و زندگی‌اش را وقف کار خود کند، چه آینده‌ای در انتظارش است؟ نظم و انظباط و برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری چه اهمیتی در زندگی دارد؟

این سریال داستان یک منشی‌ را روایت می‌کند که بعد از ۹ سال کار برای معاون یک کمپانی ثروتمند، حالا تصمیم به استعفا گرفته است تا به زندگی شخصی خودش برسد. بعد از مدتی معاون کمپانی و منشی به یکدیگر علاقه‌مند می‌شوند و شروع به قرار‌گذاشتن می‌کنند. منشی کیم فردی بسیار با پشتکار، دقیق و منضبط است که از قبل تمامی اتفاقات را پیش‌بینی می‌کند، برای تمامی زمان‌ها برنامه دارد، از برنامه‌ها و فعالیت‌های رئیس و کمپانی اطلاع دارد و به طور کلی یک منشی درجه یک است. او در سال‌های ابتدایی که  در این سِمت مشغول به کار شده بود بسیار متفاوت با خودش در حال حاضر بود. در روزهای ابتدایی نظم چندانی نداشت، خطاهای بسیاری در کارش دیده می‌شد، به زبان‌های خارجه تسلط نداشت و از همه مهمتر آن‌که نمی‌توانست رئیسش را به راحتی تحمل کند و با اخلاق عجیب او کنار بیاید ولی پس از سال‌ها تلاش و کوشش توانست فردی متفاوت شود. لی یونگ جون هم که فردی مغرور و خودشیفته بود وقتی با استعفای منشی کیم مواجه شد و فهمید که پس از آن دیگر هیچکسی برایش باقی نمی‌ماند، کم کم اخلاقش را تغییر داد و از آن‌جایی که به منشی کیم نیز علاقه‌مند شده بود سعی کرد خودش را تغییر دهد تا دیگر کسی از او نرنجد. تغییرات مثبت در اخلاق و رفتار و کار این دو شخص اصلی سریال،  می‌تواند برای مخاطب الگویی مثبت باشد. توصیه می‌شود درمورد تأثیرات بسیار مخرب روحی و روانی مسئله‌ی ربوده و زندانی شدن کودکان نیز گفتگو کنید چرا که تروما‌های بسیاری را در دو کودک مذکور در سریال شاهد هستیم، به گونه‌ای که در بزرگسالی دچار فوبیا از عنکبوت، دستبند و... شده‌اند. همچنین ممکن است افرادی دچار تجربه‌های مشابه باشند یا چنین فوبیا‌هایی را داشته‌باشند، به همین دلیل باید متذکر شد که شاید برخی صحنه‌های سریال برایشان آزار‌دهنده باشد. از آن‌جایی که در برخی صحنه‌های سریال مصرف مشروبات الکلی، مهمانی و دورهمی‌های مختلط، صحنه‌های عاشقانه و جنسی و پوشش نامناسب خانم‌ها وجود دارد، توصیه می‌شود که نسخه‌ی پالایش شده‌ی سریال را تماشا فرمایید.