شکارچی جایزه‌بگیر

ميلو بوي (جرارد باتلر) يك پليس سابق است كه 11000 دلار به قرض دهنده هاي غيرقانوني بدهكار است. وقتي رئيسش (جف گارلين) به او ميگويد كه مي تواند 5000 دلار با دستگيري يك فراري به دست آورد، بلافاصله قبول مي كند و متوجه مي شود كه همسر سابقش، نيكول (جنيفر آنيستون) خبرنگار روزنامه است. نيكول در حال تعقيب يك داستان جذاب است و با فرار از قرار وثيقۀ خود، وقت ملاقات با قاضي را ندارد. اما شايد وقت يك شانس دوم براي عشق را داشته باشد. البته اگر او و همسر سابقش بتوانند به اندازه كافي از بحث و جدل دست بردارند تا حسن نيت دوباره زنده شود.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد دلایل شکست ازدواج نیکول و میلو در ابتدا صحبت کنند و اینکه آیا آشتی آنها در فیلم باورپذیر است. آیا دو نفر که واقعاً به هم آسیب رسانده‌اند، می‌توانند به این راحتی آشتی کنند، حتی در یک کمدی رمانتیک؟ چه چیزی آنها را دوباره به هم پیوند می‌دهد؟
• این فیلم چه نوع کلیشه‌هایی را به تصویر می‌کشد؟ آیا مردان و زنان در فیلم به نظر واقعی می‌رسند یا کاریکاتور؟

والدین باید بدانند که این کمدی رمانتیک بدون الهام با چاشنی اکشن کمی خشونت‌بارتر از اکثر فیلم‌های این ژانر است. این فیلم شامل تیراندازی و زدن زانو است، اما خون و خشونت آشکار ندارد. مقداری فحاشی در آن وجود دارد، از جمله کلمات «ass» و «s--t»، و همچنین یک ملاقات بعید و غیرمحتمل بین یک زن شاغل و شوهر سابقش که به نظر می‌رسد نمی‌تواند دست از مسخره کردن او بردارد، که پیام‌های متناقضی در مورد عشق و روابط ارسال می‌کند. صحنه‌ای در یک باشگاه استریپتیز شامل زنانی با لباس‌های کم است (تانگ، سوتین/پوشش نوک سینه)؛ همچنین اشاره‌های زیادی به رابطه جنسی وجود دارد. برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت‌نام کنید.

یکی از مهم‌ترین اصول کمدی رمانتیک این است که زوج باید شیمی داغ و آتشینی داشته باشند؛ متاسفانه آنیستون و باتلر چنین چیزی ندارند. هر دو ظاهر و صدایی عالی دارند، البته آنیستون، به هر حال (بعداً در این مورد بیشتر صحبت می‌کنیم) اما وقتی با هم جفت می‌شوند، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. دومین قانون کلی: داستان باید با ظرافت و با جذابیت زیادی پیش برود، اما متاسفانه فیلم شکارچی جایزه هیچ‌کدام از این موارد را ندارد، چه برسد به هر دو. داستان قابل پیش‌بینی است و ریتم آن کند است. و این علی‌رغم مکان‌های متعدد فیلمبرداری و ظاهراً شیطنت‌های پرتحرک است.چرا آنیستون چنین مایه‌ای را انتخاب می‌کند، گیج‌کننده است. او حس طنز و ارائه‌ی فوق‌العاده‌ای دارد که می‌تواند در کارهای کمتر کلیشه‌ای بهتر به کار گرفته شود، اما اینجا او، مهربان و دوست‌داشتنی و در حالی که عالی به نظر می‌رسد، فقط نقش را به‌خوبی ایفا می‌کند. واقعا، این نقش در شأن او نیست. و در شأن او هم نیست. باتلر در اینجا به اندازه‌ی فیلم‌های دیگر (مثل پی‌اس آی لاو یو) جذاب نیست و لهجه‌اش هم اشتباه است. برای نشان دادن کودنی میلو، او به کلیشه‌های تکراری مثل جویدن با دهان باز متوسل می‌شود. خدا را شکر که بازیگرانی مثل جیسون سودیکیس و شیوون فالون هوگان در این فیلم حضور دارند که درخشش آن‌ها از هر دو بازیگر اصلی هم بیشتر است.