فرانکن وینی

اسپارکی، سگ ویکتور که تنها دوست ویکتور است، طی سانحه‌ای می‌میرد و ویکتور از این قضیه بسیار ناراحت می‌شود. طی یک آزمایش علمی که در مدرسه‌اش جرقه‌اش در ذهن او زده شد سگ دفن‌شده‌ی خود را به‌وسیله‌ی آزمایش علمی‌اش با رعدوبرق زنده می‌کند. اما یکی از همکلاسی‌های ویکتور، اسپارکی را می‌بیند و علّت زنده‌شدن اسپارکی را جویا می‌شود و این مسئله را همکلاسی‌های دیگر ویکتور هم متوجه می‌شوند آن‌ها هم می‌خواهند هرکدام حیواناتی را زنده کنند که نتیجه‌ی بدی رخ می‌دهد. آن حیوانات علاوه‌بر زنده‌شدن به هیولا تبدیل می‌شوند که باعث ترس و وحشت و فرار مردم می‌شوند. هیولای گربه‌مانند که به سگ السا حمله می‌کند و سگ السا را می‌دزدد. ویکتور به کمک آن‌ها می‌رود تا آن‌ها را نجات دهد. اسپارکی و همه‌ی مردم هم به‌دنبال اسپارکی می‌روند که آن­جا کلبه‌ای است که آتش می‌گیرد و ویکتور به‌دنبال نجات السا و سگش است که آن­‌ها را نجات می‌دهد اما خودش در آتش گیرد می‌افتد اسپارکی او را نجات می‌دهد و خودش توسط هیولا گیر می‌افتد و می‌میرد که دوباره با برق ماشین‌ها به او شوک می‌دهند که درنهایت او زنده می‌شود.

• از کودکتان بپرسید آیا می‌­شود با آزمایش، حیوانات را به هیولا تبدیل کرد؟ به نظرت امکان دارد که حیوانی با نیروی برق بتواند دوباره زنده شود؟ خلاصه: بپرسید آیا یک حیوان می‌­تواند به‌جای یک دوست واقعی باشد؟

این انیمیشن داستان پسر نوجوانی به نام ویکتور و سگش است که بعد از مرگ سگ، ویکتور سعی دارد با آزمایش علوم که در مدرسه‌اش یاد گرفته است او را زنده کند. صحنه‌­ی تصادف اسپارکی، سگ ویکتور، از صحنه‌­های دل­خراش این انیمیشن است که باعث ناراحتی بیننده می‌شود و صحنه‌های آزمایش و وصل‌کردن برق به بدن بی‌­جان اسپارکی هم می­‌تواند ذهن کودک و نوجوان را مشغول کند. درباره‌ی اینکه آیا ویکتور کار درستی کرد که سگش را از قبر بیرون کشید؟ با فرزند خود درباره‌ی اینکه آیا می‌­توان با این آزمایش علمی حیوانات را زنده کرد و به هیولا تبدیل کرد گفت‌وگو کنید. میزان ترس انیمیشن از جایی که هیولاها وارد شهر می‌­شوند بالا می‌رود و صحنه‌های درگیری ویکتور با هیولاها برای نابودی آن‌ها از صحنه‌های خشونت‌آمیز این انیمیشن به شمار می‌رود که لازم است هنگام تماشای آن فرزندتان را همراهی کنید. خلاصه: این انیمیشن درباره زنده‌شدن حیوانات و تبدیل‌شدن آن‌ها به هیولاست که ممکن ایجاد ترس و دلهره در کودکان کند و طراحی کاراکتر و سیاه‌وسفیدبودن این انیمیشن نشان از فضای ترسناک این انیمیشن است.

فرانکن‌وینی" در ابتدا یک فیلم کوتاه سیاه و سفید بود که تیم برتون آن را در سال ۱۹۸۴ کارگردانی و منتشر کرد، و تبدیل کردن آن به یک فیلم بلند به‌طور واضحی حاصل عشق و علاقهٔ کارگردان بود. این فیلم هم ادای احترامی به فیلم‌های کلاسیک هیولایی است و هم یک درام رابطه‌ای ظریف دربارهٔ عشق بین یک پسر و سگش است؛ این فیلم از جهات بسیاری کارآمد است. برای کودکان و نوجوانان، داستان پایه دربارهٔ پسری است که از هیچ کاری برای بازپس‌گیری بهترین دوستش دریغ نمی‌کند؛ برای جوانان علاقه‌مند به فیلم‌های ترسناک و بزرگسالان، ارجاعات بی‌شماری به ژانر وحشت وجود دارد که به‌خوبی در داستان بافته شده‌اند.آنچه در آثار تیم برتون درخشان است، طیف احساسات به تصویر کشیده شده در فیلم‌هایش است. فیلم فرانکنوینی بدون شک در برخی بخش‌ها ترسناک است، به‌ویژه زمانی که حیوانات بازگردانده‌شده به زندگی بر جشنواره شهر آزاد می‌شوند، اما در کنار آن، طنز و مهربانی زیادی نیز در فیلم وجود دارد. اشک‌هایی که ویکتور کوچک برای اسپارکی می‌ریزد، از صمیم قلب برمی‌خیزند و برای یک بار، فرانکنشتاین مانند یک دیوانه به نظر نمی‌رسد، بلکه تنها یک پسر بچه‌ای است که موجود مورد علاقه‌اش را از دست داده است.