درباره فیلم
جوزپه پس از سالها کار در ایتالیا و آلمان بازنشسته شده است. او تنها است و مادرش اصرار دارد که ازدواج کند. مادرش لباسهای قدیمی پدرش از دوران خدمت در ارتش اتریش-مجارستان را به او میدهد و جوزپه به سمت شرق سفر میکند و امیدوار است به عنوان یک ایتالیایی، با استقبال گرمی مواجه شود. او از مجارستان و یوگسلاوی عبور میکند، اما تنها کسانی که ملاقات میکند، کسانی هستند که چیزی از او میخواهند. او با یک تاجر ملاقات میکند که میخواهد با جوزپه در مونتهنگرو یک آژانس مسافرتی راهاندازی کند. در آنجا جوزپه عاشق زنی میشود که به عنوان نگهبان موزه کار میکند، اما این رابطه تنها تا زمانی ادامه مییابد که او متوجه میشود جوزپه در دوران جنگ جهانی دوم در ارتش موسولینی خدمت میکرده است. جوزپه به مجارستان بازمیگردد و همراه با دوست جدیدش، جورجه، از مرز شمالی یوگسلاوی عبور میکند. جوزپه بار دیگر عاشق میشود، این بار عاشق همسر سابق جورجه. این سه نفر به سمت ایستریا حرکت میکنند، جایی که قرار است مزرعه انگور جوزپه در ازای همسر سابق جورجه به او داده شود. اما برنامههای جوزپه معمولاً به طرز عجیبی اشتباه پیش میروند...
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
غیر موثق: متأسفانه برای بعضی فیلمها، دادههای کافی نداشتیم. بنابراین، تحلیلهای این دسته ممکنه دقیق نباشن و فقط به عنوان یک راهنما در نظر گرفته بشن.
خشونت: ندارد
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشجوزپه پس از سالها کار در ایتالیا و آلمان بازنشسته شده است. او تنها است و مادرش اصرار دارد که ازدواج کند. مادرش لباسهای قدیمی پدرش از دوران خدمت در ارتش اتریش-مجارستان را به او میدهد و جوزپه به سمت شرق سفر میکند و امیدوار است به عنوان یک ایتالیایی، با استقبال گرمی مواجه شود. او از مجارستان و یوگسلاوی عبور میکند، اما تنها کسانی که ملاقات میکند، کسانی هستند که چیزی از او میخواهند. او با یک تاجر ملاقات میکند که میخواهد با جوزپه در مونتهنگرو یک آژانس مسافرتی راهاندازی کند. در آنجا جوزپه عاشق زنی میشود که به عنوان نگهبان موزه کار میکند، اما این رابطه تنها تا زمانی ادامه مییابد که او متوجه میشود جوزپه در دوران جنگ جهانی دوم در ارتش موسولینی خدمت میکرده است. جوزپه به مجارستان بازمیگردد و همراه با دوست جدیدش، جورجه، از مرز شمالی یوگسلاوی عبور میکند. جوزپه بار دیگر عاشق میشود، این بار عاشق همسر سابق جورجه. این سه نفر به سمت ایستریا حرکت میکنند، جایی که قرار است مزرعه انگور جوزپه در ازای همسر سابق جورجه به او داده شود. اما برنامههای جوزپه معمولاً به طرز عجیبی اشتباه پیش میروند...
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.