درباره‌ی زمان

تیم پسری خجالتی است که از طریق پدرش پی به راز مهمی می‌برد؛ مردانِ خانواده‌ی پدری او امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را دارند! تیم تلاش می‌کند از این امکان برای پیداکردن شریک زندگی خود استفاده کند و در این راه اشتباهات گذشته را جبران کند و زندگی‌اش را تغییر دهد. او برای خوب پیش‌بردن ارتباطاتش چندین‌بار به عقب برمی‌گردد و هربار واکنش خود را تغییر می‌دهد. بالاخره او با مری آشنا می‌شود و رابطه‌ی آن‌ها خوب پیش می‌رود و پس از مدتی تصمیم به ازدواج می‌گیرند و بعد هم صاحب فرزند می‌شوند. اما تیم متوجه می‌شود که از لحظه‌ی تولد فرزندش نمی‌تواند چیزی را در گذشته تغییر دهد زیرا هر تغییری، بر روی فرزندش تاثیر می‌گذارد و او را به‌کلّی دگرگون می‌کند، به‌طوری‌که نمی‌تواند فرزندش را بشناسد. بنابراین تیم کم‌کم یاد می‌گیرد مشکلاتش را بدون تغییر گذشته حل کند. او در ادامه‌ی داستان تلاش می‌کند مشکل خواهرش را که با یک پسر ارتباط ناسالم برقرار کرده حل کند و بعد هم با مرگ پدرش به‌نحوی کنار آید و پس از آن به‌صورت عادی زندگی کند و از زندگی در زمانِ حال لذّت ببرد.

• چرا تیم تصمیم گرفت دیگر به گذشته برنگردد؟ چه چیزی باعث شد که تیم زندگی در زمانِ حال را ترجیح دهد؟ می‌توانید همراه با فرزندان به این مسئله فکر کنید که درصورت داشتن چنین امکانی، چه چیزی را در گذشته تغییر می‌دادید و چرا؟ حال که چنین امکانی وجود ندارد، چطور می‌توانید به بهبود اوضاع کمک کنید و مسائل را حل نمایید؟ درمورد اینکه آیا چنین امکانی مفید است یا خیر صحبت کنید و دلایل فرزندتان را بشنوید. خلاصه: آیا سفر به گذشته و تغییردادن آن را در زندگی مثبت می‌دانید؟ چرا؟

نسخه‌ی اصلی این فیلم به دلیل نمایش برخی مسائل جنسی به‌هیچ‌عنوان برای افراد زیر 17 سال مناسب نیست. توصیه می‌شود والدین از نسخه‌های پالایش‌شده‌ی این اثر استفاده کنند. این فیلم برخلاف سایر فیلم‌های با موضوع سفر در زمان، به جنبه‌ی عملی و تخیّلی این پدیده کاری ندارد. سفر در زمان بسیار ساده و شاید غیرمنطقی اتفاق می‌افتد اما چیزی که فیلم بر آن تمرکز دارد تاثیری است که این پدیده بر زندگی واقعی تیم می‌گذارد. بنابراین، مهم است پیامی که از این ماجرا صادر می‌شود به‌خوبی دریافت شده و مایه‌ی رشد و بهبود تفکر مخاطب شود. تیم درنهایت به این نتیجه می‌رسد که از این توانایی استفاده نکند و مانند دیگران یک زندگی عادی داشته باشد. این داستان می‌تواند به‌نوعی نظام آفرینش را تصدیق کند و ما را به این نتیجه برساند که بهترین فرصت ما اکنون است و نه گذشته و نه آینده. خوب است این پیام به‌خصوص برای جوانان که در معرض تصمیم‌گیری‌های متعدد و اساسی قرار دارند یادآوری شود. توصیه‌ی ما این است که والدین با گفت‌وگو  درمورد قدر و ارزش زندگی و لذّت‌بردن از تمامی لحظات آن به درک و دریافت این پیام اهتمام ورزند. خلاصه: خوب است درمورد ارزش زمان حال و لذّت‌بردن از زندگی آن‌طورکه هست با فرزند خود گفت‌وگو کنید و با قدردانی از موهبت زندگی نگرش مثبت او را تقویت کنید.

این سرگرمی دلنشینی است. ریچارد کرتیس، یکی از بهترین نویسندگان کمدی، در مجموعه‌های تلویزیونی محبوب بریتانیایی مثل آقای بین و بلک ادر فعالیت داشت و قبل از اینکه با فیلم‌های چهار عروسی و یک تشییع جنازه، ناتینگ هیل و دفتر خاطرات بریجت جونز در سینما بدرخشد. اولین کارگردانی او فیلم فوق‌العالی واقعاً عشق بود. اما با ادامه کارگردانی، مشخص شد که او خلاصه‌نویسی را درک نکرده است؛ تمام فیلم‌هایش بیش از دو ساعت طول می‌کشند. علاوه بر این، علاوه بر اینکه در مورد موادش وسواس دارد، کرتیس در مورد شخصیت‌هایش هم وسواس پیدا کرده است؛ هیچ‌کدام از شخصیت‌ها در فیلم درباره زمان واقعاً به طور جدی مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند. فیلم با آنها آسان برخورد می‌کند. اما به جز این، شخصیت‌ها واقعاً دوست‌داشتنی هستند و روابطشان به طرز شگفت‌انگیزی قدیمی و تاثیرگذار است. به خصوص بیل نای اجرای فوق‌العاده‌ای دارد. نه داستان پدر و پسر و نه داستان عشق، وزن بیشتری ندارند و جنبه سفر در زمان هرگز برتری پیدا نمی‌کند. (همچنین به طرز شگفت‌انگیزی از جلوه‌های بصری خالی است.)