مايدو اوجاماشيماسو

درباره فیلم

ساکورا که در میلان به عنوان دانشجوی خارجی در حال تحصیل بود تا طراح شود، بعد از مطلع شدن از بیماری ناگهانی برادرش کازویا به ژاپن بازگشت. اما این یک دروغ بود و کازویا به سفری سرگردان به تنهایی می‌رود. این یک توطئه بود تا بدهی‌های باقی‌مانده و سه فرزندش را به گردن خواهرش بیندازد. ساکورا خشمگین می‌شود، اما در آشوب‌های کمدی که دوست دوران کودکی‌اش کوجی و سه برادر تسوروتا در آن دخیل هستند، گرفتار می‌شود و بدون اینکه بتواند به خانه برگردد، در رستورانی شروع به زندگی می‌کند. ساکورا در نهایت اداره رستوران را بر عهده می‌گیرد و از خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌هایش مراقبت می‌کند.