درباره فیلم
درام ماوراءالطبیعهای که شامل خونآشامهاست اما شباهتی به گرگ و میش ندارد.
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشنیک موناهان (فرانک گریلو) رئیس پلیس جدید در گیتز است، یک جامعه انحصاری که همه چیز در آن به نظر کامل میرسد، حداقل از بیرون. اما وقتی داخل دیوار میشود، شروع به شک کردن به ساکنان میکند که ممکن است رازهای تاریک ماوراءالطبیعهای داشته باشند که شامل جادوگری، اشتیاق غیرقابل تحمل به خون و صفات حیوانی میشود که در شبهای ماه کامل آشکار میشوند. و دقیقاً چه اتفاقی برای تعمیرکار افتاد که آخرین بار در حال صحبت با کلر رادکلیف (رونا میترا) ثروتمند و مشهور دیده شد؟
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد روند موضوعات ماوراءالطبیعه صحبت کنند. چرا این روزها فیلمها، برنامههای تلویزیونی و کتابهای زیادی در مورد خونآشامها و دیگر موجودات ماوراءالطبیعه وجود دارد؟ این مجموعه چگونه با برخی از آثار کلاسیک مقایسه میشود؟
- چطور خشونت در این سریال در مقایسه با سریالها و فیلمهای دیگر در مورد خونآشامها است؟
- چرا فکر میکنید ساکنان گیتس میخواهند با جامعه انسانی معمولی هماهنگ شوند؟ آیا فکر میکنید میتوانند این کار را انجام دهند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این درام ماوراءالطبیعه پر است از خونآشامها، گرگنماها و جادوگران و تمام درامهای همراه با آنها که در مورد ذات درونی شکارچیگونهشان و تمایلشان به پنهان کردن هویت مخفیشان است. چند حمله نسبتا گرافیکی با مقداری خون وجود دارد، و همچنین تلاشهای فراوان و دردناک در حالی که ساکنان گیتس تلاش میکنند تا امیال خطرناک خود را کنترل کنند. انتظار کمی زبان و نوشیدن اجتماعی وجود دارد. همچنین کمی دلبری نوجوانانه وجود دارد، اما این نمایش بیشتر یک صابون کفآلود است تا یک گرگومیش پراضطراب.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
گیتس تلاش میکند تا از موج فعلی علاقه به موضوعات مرتبط با خونآشامها، گرگهای آدمنما و ماوراءالطبیعه سوار شود. این مجموعه شیک است، شخصیتهای آن جذاب هستند و تمام عناصر درست را دارد: یک قهرمان که چیزی برای اثبات دارد، افراد ثروتمندی که چیزی برای پنهان کردن دارند و چند نوجوان پر از هورمون و اضطراب.این مجموعه از هر چیزی که آن را متمایز کند، بیبهره است. بخش زیادی از آن به نظر الهامگرفته از فیلمها و سریالهای دیگر است و بخش زیادی از آن هم اصلا منطقی نیست. واقعا چه کسی تصمیم گرفت که خونآشامها و گرگنماها با هم دوست باشند؟ آیا واقعا کرمی وجود دارد که به خونآشامها اجازه میدهد در نور خورشید بیرون بروند، یا این فقط یک ترفند داستانی است چون فیلمبرداری کل مجموعه در شب سخت است؟ بخش زیادی از این مجموعه اجباری به نظر میرسد و بخش کمی از آن سرگرمکننده است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.






































