پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشرافی (اوما تورمن) عکاس حرفهای و زیبایی است که در ابتدای فیلم تازه طلاق گرفته و نگران است که به جای احساس رهایی، احساس بدی دارد. لیزا (مریل استریپ) روانشناس خردمندش او را مطمئن میکند که این واکنش امری معمول است. سپس مشکل شروع میشود: رافی با دیوید (برایان گرینبرگ) آشنا میشود، هنرمندی جاهطلب که از دخالت مادرش در زندگی عشقیاش ناراضی است. رابطهشان در پنهانی آغاز میشود و این پنهانکاری زمانی طولانیتر میشود که رافی نگران تفاوت سنیشان میشود: او ۳۷ ساله و دیوید ۲۳ ساله است، تفاوتی که به موضوعی بزرگ تبدیل میشود. در ابتدا، آنها یکدیگر را آموزش میدهند یا دستکم سرگرم میکنند: رافی از جَز لذت میبرد و دیوید از هیپهاپ؛ رافی او را با سوشی تخم بلدرچین و محل کلیتوریس آشنا میکند و دیوید عشقش به راتکو را با او به اشتراک میگذارد. اما وقتی لیزا هویت معشوق جدید رافی را کشف میکند، اوضاع تغییر میکند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد مسائل اعتماد و خیانت صحبت کنند. لیزا چگونه با نگفتن اینکه مادر دیوید است، به بیمارش رافی خیانت میکند؟ رابطه درمانگر و بیمار چگونه شبیه رابطه والدین و فرزندان است، اما در عین حال در چه مواردی متفاوت است، به خصوص در مورد انتظارات اعتماد و صداقت؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این فیلم شامل بحثهای زیادی (هرچند با تصاویر بسیار اندک) در مورد فعالیتهای جنسی است. شخصیت اصلی درباره زندگی جنسی احیا شده خود با روانشناسش صحبت میکند و از زبان صریح استفاده میکند (اشارات مکرر به اندام تناسلی مرد و زن). شخصیتها در مهمانیها و خانههایشان الکل مصرف میکنند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
گاهی باهوش اما اغلب غیر ظریف، پرایم فرمولهای کمدی رمانتیک و خانوادگی را با هم ترکیب میکند. رابطه لیزا و رافی همچنان از رابطه عاشقانهشان جالبتر است، حتی وقتی با «پیچش» قابل پیشبینی داستان که دیوید پسر لیزا است، به هم میخورد. وقتی این اتفاق میافتد، فیلم به سمت کمدیهای وسیع و خیلی کمتر جالب میرود. لیزا تلاش میکند تا رابطه حرفهای را حفظ کند و جلسات را صرف این میکند که سعی کند از توصیفات مفصل رافی از آلت تناسلی دیوید شوکه نشود.اختلافات لیزا و رفی تنشی را به وجود میآورد که هم آشنا و هم قابل توجه است. اینکه فیلم مجبور است تا روابط عاشقانه را بسازد تا روابط زنان را پیچیده کند به ضرر آن است (نمایشهای استریپ برای دوربین در حالی که به داستانهای جنسی گوش میدهد به تدریج خندهدار میشود). وقتی که بالاخره رویاروییهای قابل پیشبینی اتفاق میافتد، فیلم مدتهاست که از انرژی افتاده است. وانمود کردن اینکه تمرکز فیلم از ابتدا بر بلوغ دیوید بوده، باعث میشود که پرایم به طور نامناسبی از رابطه اساسیتر خود غافل شود.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.