دبیرستان: بدترین سالهای زندگی من
Middle School: The Worst Years of My Life
۹+
مناسب برای بالای ۹ سال
درباره فیلم
کتابهای کمدی شامل طغیان و شورشهای کوچک و همچنین رمانهای عاشقانهای با لحن ملایم و شیرین هستند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشراهنمایی: بدترین سالهای زندگی من بر اساس کتابی از جیمز پترسون، نویسنده پرفروش و ناشر، ساخته شده است. این فیلم درباره رافه کاچادریان (با بازی گریفن گلوک) است که به تازگی وارد یک مدرسه راهنمایی جدید شده، بعد از اینکه از چند مدرسه دیگر اخراج شده است. تنها دوست واقعی رافه، لئو (با بازی توماس باربوسکا) است، که او هم در مدرسه جدیدش حضور دارد. مدیر مدرسه، دوایت (با بازی اندرو دالی) است که به هر دانشآموز یک دفترچه راهنما پر از قوانین سلیقهای میدهد. رافه در دفترچه خاطرات عزیزش، که نقاشیها، طراحیها و افکارش را در آن نگه میدارد، تسلی مییابد، اما دفترچه او مصادره و نابود میشود (در یک سطل اسید!). روز بعد، رافه و لئو ماموریتی به نام «قوانین برای همه نیستند» را آغاز میکنند تا قوانین مدرسه را به صورت عمومی، یکی یکی، «پاره کنند». در همین حال، رافه و خواهر کوچک و شجاعش، جورجیا (با بازی الکسا نیسنسون)، باید با دوستپسر دوچهره مادر مجردشان (با بازی لورن گراهام)، کارل (با بازی راب ریگل) مقابله کنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد مفهوم شکستن قوانین صحبت کنند، همانطور که در کتاب «دبیرستان: بدترین سالهای زندگی من» به آن پرداخته شده است. چه زمانی شکستن قوانین درست است و چه زمانی نادرست؟ چگونه میتوان تفاوت را تشخیص داد؟ اگر شما جای رِیف بودید، چه کاری انجام میدادید؟
- فیلم در مورد اهمیت روابط خواهر و برادری چه میگوید؟ شخصیتها چگونه ارتباط برقرار میکنند؟
- آیا با موضع فیلم در مورد آموزش دانشآموزان در مقابل آموزش برای نمرات امتحان موافقید؟ کدام طرف به نظر شما به دیدگاه معلمان/مدرسهتان نزدیکتر است؟ این موضوع چگونه بر شما تأثیر میگذارد؟
- اگر کتاب را خواندهاید، نظرتان در مورد فیلم چیست؟ آیا به نظرتان بخشهای مصور کتاب در فیلم بهخوبی به تصویر کشیده شدهاند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «دوران بد زندگی من در مدرسه راهنمایی» یک کمدی است که بر اساس کتاب پرفروش جیمز پترسون ساخته شده است. داستان حول محور یک دانشآموز سرکش مدرسه راهنمایی میچرخد که قوانین زیادی از مدرسه را میشکند. بچههای کوچک ممکن است از این موضوع ناراحت شوند، اما نوجوانان و جوانان متوجه خواهند شد که او این کار را به دلیل منطقی انجام میدهد: زیر سوال بردن قوانین فقط به خاطر وجود قوانین. اگرچه خشونتی وجود ندارد، اما چندین افتادن و زمین خوردن برای خنداندن تماشاگران وجود دارد، و بحثهای غمانگیزی در مورد یک عضو فوت شده خانواده وجود دارد. انتظار توهینها و کلمات تقریبا فحش مانند «چی شد...»، «چه چیزی با مکیدن قافیه دارد»، و «لعنتی»، و همچنین «عصبانی»، «احمق»، «ابله»، «احمق»، «خراب»، و موارد دیگر را داشته باشید. همچنین کمی عشق و عاشقی وجود دارد (از جمله بوسیدن و اشاره به نامادری «داغ»). اما فیلم همچنین صداقت و ارتباط بین خانوادهها و خواهر و برادرها را تشویق میکند و اهمیت معلمهایی را نشان میدهد که بر روی دانشآموزان تمرکز میکنند به جای نمرات امتحان. برای آگاهی از فیلمهای بیشتر در این سبک، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این اقتباس سرگرمکننده روح ماجراجویی شخصیت اصلی عجیب و غریب کتاب را در شکستن قوانین احمقانه و ادامه دادن پس از فاجعه شخصی به تصویر میکشد. رافه در فیلم به همان اندازه در کتاب جذاب و دوستداشتنی است، با تخیل تیز و هوشیار و نقاشیهای زندهای که اطرافش جان میگیرند. زیبایی عنوان، «دبیرستان: بدترین سالهای زندگی من»، در این است که بیشتر بزرگسالان و حتی برخی از بینندگان جوانتر میتوانند با چالشهای روزانه دبیرستان ارتباط برقرار کنند: مدیران بیتفاوت، قلدرها، سلسله مراتب اجتماعی و قوانین - برخی منطقی و برخی دیگر احمقانه و/یا بیفایده به نظر میرسند. رافه و لئو دوستی محکمی را به نمایش میگذارند در حالی که سعی میکنند به همکلاسیهایشان نشان دهند که بیشتر قوانین برای آموزش آنها غیرضروری هستند.دیلی به عنوان مدیر مدرسه ایدهآل است که عاشق قوانین و گواهینامههای رتبهی یک خود است، چرا که در آزمونهای پیشرفت تحصیلی ایالتی (که به طنز به آنها بِلَر میگویند) رتبهی اول را کسب کرده است. ریتا، بازیگر سریال پارکها و تفریحات، در نقش معاون مدرسه ظاهر میشود که به مدیر مدرسه بسیار علاقه دارد و مثل او معتقد است که «باید به آزمونها و نه به دانشآموزان آموزش داد.» (ام، نه.) ریگل در نقش کارل، ناپدری آیندهی رِیف، بازی میکند که در مقابل مادر بچهها وانمود میکند که به آنها اهمیت میدهد اما در واقع میخواهد آنها را از سر راهش بردارد. این رمان عاشقانه و شورشطلبانه، آن را برای نوجوانان و دانشآموزان واقعی دبیرستان مناسبتر میکند تا بچههای خیلی کوچک، درست مثل یک نقطهی تاثیرگذار در داستان که بسیاری از رفتارهای ریف را توضیح میدهد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.









































