داستان گبی داگلاس

در سال 2012، گبی داگلاس با کسب عنوان قهرمانی انفرادی در المپیک تابستانی، تاریخ‌ساز شد و به اولین زن رنگین‌پوستی تبدیل شد که به این افتخار دست می‌یابد. داستان گبی داگلاس به ما نشان می‌دهد که او چگونه با وجود موانع و سختی‌های فراوان به این موفقیت دست یافت. گبی جوان (در سنین مختلف توسط بازیگرانی همچون ایمانی حکیم، سیدنی میکایلا و خود گبی داگلاس ایفا شده است) در دوران نوزادی به اختلال خونی نادری مبتلا شد و به قدری کوچک و ضعیف بود که خانواده‌اش نگران جان او بودند. اما این دختر کوچک تحت مراقبت سه خواهر و برادر مهربان و مادر سخت‌کوش و قدرتمندش (رجینا کینگ) رشد کرد و شکوفا شد. زمانی که استعداد او در ژیمناستیک آشکار شد، خانواده‌اش با صرفه‌جویی و تلاش، راهی برای آموزش او پیدا کردند. حتی زمانی که گبی برای تمرین با مربی رویایی‌اش برای المپیک به آیووا و هزاران مایل دورتر نقل مکان کرد، خانواده‌اش در کنارش ماندند. ما می‌دانیم که داستان چگونه به پایان می‌رسد، اما چیزی که بینندگان جوان را الهام می‌بخشد، مصمم بودن گبی داگلاس برای موفقیت است.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد گبی داگلاس واقعی صحبت کنند. آیا جنبه‌هایی از زندگی او وجود دارد که در این فیلم به تصویر کشیده نشده است؟ چرا این‌طور است؟ آیا ضعف‌ها و نقاط ضعف داگلاس در این فیلم به همان اندازه نقاط قوتش به نمایش گذاشته شده است؟
• بعد از این فیلم، آیا گبی داگلاس را تحسین می‌کنید؟ آیا فکر می‌کنید که باید این کار را بکنید؟ آیا نحوه‌ی شخصیت‌پردازی قهرمان داستان گبی داگلاس شما را به این نتیجه می‌رساند؟
• داستان گبی داگلاس آیا تبدیل شدن به یک ژیمناست المپیک را سرگرم‌کننده نشان می‌دهد؟ جذاب؟ سخت؟ آیا فکر می‌کنید این دیدگاه نسبت به سبک زندگی دقیق است؟ آیا این فیلم علاقه شما را به ژیمناستیک بیشتر می‌کند؟ یا کمتر؟

داستان گبی داگلاس فیلمی زندگینامه‌ای در مورد یک ژیمناست جوان آمریکایی است که با غلبه بر موانع، به قهرمانی المپیک دست می‌یابد. در این فیلم صحنه‌ای از نوشیدن الکل، سیگار کشیدن، رابطه جنسی یا فحاشی وجود ندارد، هرچند در صحنه‌ای کوتاه، صحبت‌های بدی در باشگاه ورزشی بین دختران رد و بدل می‌شود و گبی در هنگام ارزیابی توانایی‌هایش، با خود خیلی سختگیرانه رفتار می‌کند. گبی به عنوان فردی سخت‌کوش و مصمم به تصویر کشیده شده است که فقر و بیماری را مانع رسیدن به اهدافش قرار نمی‌دهد. او عضوی از یک خانواده صمیمی است که توسط مادر مجردی اداره می‌شود و از پدر گبی جدا می‌شود چون او نمی‌تواند شغلی پیدا کند. خود گبی نیز در نوجوانی از خانواده‌اش دور می‌شود تا با مربی خاصی تمرین کند؛ والدین ممکن است با این تصمیم موافق نباشند. در غیر این صورت، این فیلم ورزشی کاملاً پاک و سالم است که ورزشکاران جوان، به ویژه ژیمناست‌ها، می‌توانند از آن الهام بگیرند. برای اطلاع از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.

داستان گبی داگلاس دقیقا ریتم یک قسمت از برنامه پشت صحنه موسیقی را دارد. با قهرمان جوانمان آشنا می‌شویم، جرقه استعداد و موفقیت را می‌بینیم، سپس موانع معرفی می‌شوند، قهرمان ما را برای مدتی به زیر می‌کشند، تا اینکه او به پیروزی می‌رسد در حالی که صدای شیپورها و زنگ‌ها به اوج می‌رسد.فرمول پیروزی بزرگ در پایان قابل پیش بینی است، اما داستان گبی داگلاس بدون جذابیت نیست، به خصوص با شیرینی ملموسی که در نحوه تربیت خانواده توسط شخصیت رجینا کینگ با عشق و در عین حال با جدیت و قاطعیت وجود دارد. بینندگان جوانی که گبی را در صفحه نمایش می بینند که در مورد مشکلاتش با برادر و خواهرانش صحبت می کند در حالی که همه با هم ظرف های شام را می شویند، و صدای گبی را در صدای پس زمینه می شنوند که جملات خردمندانه مادرش را تکرار می کند، پیام مثبت قدرتمندی دریافت می کنند: پیوندهای خانوادگی قوی داگلاس (و مقدار زیادی کار سخت) در نهایت به او کمک کرد تا پیروز شود. ورزشکاران جوان، به خصوص ژیمناست های جوان، داستان دختری را جذب می کنند که "آرزوهای بزرگی دارد که اگر به حقیقت نپیوندد، تو را زنده زنده می خورد"، حتی اگر والدین وقایع را کمی معمولی بدانند.