سایهٔ خون‌آشام

داستان دراکولا ده‌ها بار فیلم شده است، اما یکی از فراموش‌نشدنی‌ترین‌ها، فیلم صامت آلمانی، نوسفِراتو است. کارگردان اف.دبلیو. مورناو نتوانست اجازه فیلمبرداری از دراکولا را بگیرد، بنابراین همه نام‌ها را تغییر داد و به هر حال آن را جلو برد. شخصیت اصلی او آنقدر عجیب و ترسناک بود که حتی شایعاتی وجود داشت که مورناو یک خون‌آشام واقعی را برای بازی در این نقش پیدا کرده است. سایه خون‌آشام بر این شایعه بازی می‌کند. مورناو (جان مالکوویچ) یک خون‌آشام واقعی را برای بازی در این نقش پیدا می‌کند. کارگردان باید برای اتمام فیلمبرداری قبل از اینکه ستاره‌اش گروه بازیگران و عوامل را از بین ببرد، مسابقه بدهد. خون‌آشام (ویلم دافو)، که به عنوان "مکس شرک" معرفی می‌شود، به مورناو می‌گوید "تو و من خیلی با هم فرق نداریم." هر دو در پیگیری اهداف خود یک‌دنده هستند، صرف نظر از عواقب آن برای دیگران. هر دو نوعی زندگی ابدی دارند. اما تفاوت‌هایی هم وجود دارد. نور چیزی است که شکل زندگی ابدی مورناو را ممکن می‌کند -- او همیشه در جستجوی نوری است که برای بیان داستان خود از طریق فیلم به آن نیاز دارد. شرک همیشه از نور پنهان می‌شود، که می‌تواند او را نابود کند.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد این موضوع بحث کنند که مورنائو و شرک تا چه حد حاضر بودند برای رسیدن به خواسته‌شان در فیلم سایه خون‌آشام، دیگران را فدا کنند. بازیگر نقش اول زن به مورنائو می‌گوید که تماشاگران زنده به زندگی او معنا می‌دهند، در حالی که دوربین آن را از او می‌گیرد. این دیدگاه چقدر با دیدگاه مورنائو متفاوت است؟
• فردی که «به دنبال روح دیگری است» به چه معناست؟ آیا همه به دنبال روح خاصی هستند؟ مورنو و شرک به دنبال چه روح‌هایی بودند؟

والدین باید بدانند که علی‌رغم لحن طنزآمیز و کمیک سایه خون‌آشام، لحظات ترسناک خون‌آشامی هم در آن وجود دارد. شرک خون یک خفاش را می‌نوشد. در یک کلوپ شبانه، هنرمندان فاسدی حضور دارند و برخی از شخصیت‌ها از مواد مخدر استفاده می‌کنند و رفتاری دارند که ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشد. برهنگی مختصری وجود دارد و برخی از کلمات زشت و تند. برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت‌نام کنید.

نقطه اوج فیلم سایه خون آشام، بازی دافو در نقش شرک است. او با وجود گریم سنگین، به خوبی توانسته است نقش خود را طنزآمیز، ترسناک، جذاب و حتی همدلانه بازی کند. مالکوویچ با شدت و جدیت نقش مورنائو را ایفا می‌کند و در هدایت بازیگران و گروه فیلمبرداری فوق‌العاده است. ادی ایزارد، کمدین انگلیسی، در نقش مرد اول فیلم خوب ظاهر شده است. طراحی هنری فیلم عالی است، به خصوص در صحنه‌هایی که آن‌ها را در حال فیلمبرداری می‌بینیم و تصویر به بازآفرینی نسخه اصلی سیاه و سفید فیلم محو می‌شود.فیلم، طعنه‌های بامزه‌ای به فیلم‌سازان همه دوران‌ها می‌زند. مورنائو در پاسخ به یکی از بحران‌ها می‌گوید که این ممکن است مفید باشد چون باعث می‌شود گروه فیلم‌برداری حساس و تیزبین شوند و من این را دوست دارم. گفتگویی بسیار خنده‌دار هم با شرک در مورد اینکه کدام اعضای گروه فیلم‌برداری قابل حذف هستند، وجود دارد. این فیلم نکات خوبی را مطرح می‌کند، اما در نهایت به جای پایان دادن، متوقف می‌شود.