درباره فیلم
«در جستجوی ناکجاآباد» دربارهی نویسندهی نمایشنامهی پیترپن است. شخصیت «جیمز» با بازی «جانی دپ» یک نمایشنامهنویس ناموفق است. او در آشنایی اتفاقی با خانوادهی دیویس راهی تازه به دریچهی الهاماتش پیدا میکند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: خیلی کم
پیام مثبت: خیلی کم
خلاصه فیلم
ویرایشداستان فیلم مربوط به سال 1903 در شهر لندن است. آخرین تلاش نمایشنامهنویس مشهور، «جیمز»، مورد استقبال قرار نگرفته است، او این مسئله را حتی قبل از اجرای نمایشنامه میدانست. این ناکامی جیمز را تحت فشار قرار میدهد تا سریعتر یک نمایشنامهی دیگر بنویسد، زیرا چارلز فروهمن نمایشنامهی جذّاب دیگری برای ماندگاری تئاترش احتیاج دارد.
جیمز با سگ خود بیرون رفت تا ذهنش برای نوشتن آماده شود، کاملاً اتفاقی با خانوادهی لولین دیویس برخورد میکند: سیلویا لولین دیویس (دختر نویسندهی درگذشته، جورج ال. دو موریر) و چهار پسر نوجوانش که اخیراً بیوه شده است.
جیمز با فرزندان سیلویا دوست میشود و قصهگویی و اجرای نمایش برای بچهها باعث شد وارد دنیای تخیّلات شده و ذهنش برای نوشتن یک نمایشنامهی خوب آماده شود. سیلویا همچنین از جیمز در زندگی آنها استقبال میکند و او به یک بخش مهم و جداییناپذیر زندگی آنها تبدیل میشود.
مادر سیلویا و همسر جیمز مخالف این ارتباط هستند، مادر سیلویا جیمز را مانعی برای حفظ نظم در پسران میداند. جیمز هنوز امیدوار است که داستان پیتر را از ذهن پریشان خود بیرون بیاورد، اما در این روند ایدهای برای یک نمایش دیگر براساس ترکیبی از خودش و پیتر ارائه میدهد، آن نمایشنامه که درنهایت تبدیل به همان چیزی میشود که چارلز آن را تا حد زیادی غیرقابلتغییر و درنتیجه محکوم میداند داستانی به نام «پیترپن». بعد از فوت سیلویا، جیمز سرپرستی پسران او را قبول کرد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- تذکر این نکته لازم است که اگر محتوا و پیام یک محصول رسانهای با انتظارات و دیدگاه والدین در تضاد باشد، تنبیه و تحکّم فایدهای ندارد. باید دربارهی مشکلات چنین محتوایی بهخوبی صحبت شود. درمورد داستان فیلم با فرزندتان گفتوگو کنید تا متوجه بشوید او چه درکی از فیلم دارد. از کودک خود بخواهید سیر داستان را تعریف کند؛ این کار باعث میشود نتیجهگیری درستی از داستان محقق شود. از او بپرسید چه چیزی باعث فاصله بین جیمز و همسرش شده بود؟ بپرسید رفتار تحقیرآمیز و سرزنش کودک چه تأثیری بر روان او میگذارد؟ از فرزندتان بپرسید از نظر او نزدیکشدن جیمز به خانوادهی سیلویا کار درستی بود؟ بپرسید به نظر خودش در انجام چه کارهایی استعداد دارد یا چه کارهایی را میتواند بهخوبی انجام دهد؟ خلاصه: از فرزند خود بپرسید دلیل موفقیت جیمز را در نمایشنامهی آخرش در چه میبیند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین اثر نکات مثبت و منفی بسیاری را در خود جایداده که در ادامه به توضیح آن میپردازیم. مایکل پسر کوچکی است که همواره مورد تحقیر و سرزنش مادر و برادرش قرار میگیرد. رفتار سرزنشآمیز مادر و برادران با مایکل میتواند مورد تقلید قرار بگیرد و الگوی منفی برای کودکان باشد. مخصوصا کودکانی که خواهر یا برادر کوچکتر از خود دارند. لازم است والدین بدانند در این فیلم مرگ رخ میدهد، سیلویا بر اثر بیماری فوت میکند و فرزندان از این غم متأثر هستند. کودکان ممکن است خود را جای شخصیت فرزندان در نظر بگیرند و این مسئله میتواند موجب ناراحتی روحی کودک شود، لذا تماشای این فیلم برای کودکان توصیه نمیشود.
در فیلم صحنههایی از بوسیدن زن و شوهر و ابراز علاقه به نمایش درآمده که با مکث همراه است و دیدن چنین صحنههایی میتواند موجب در گیری ذهنی مخاطب شود.
در صحنههایی لباس بانوان پوشش کامل ندارد و به صورت نیمه برهنه نشان دادهشدهاست.
زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند که این مورد میتواند الگوی منفی در ذهن مخاطب به جای بگذارد.
این فیلم به نکات مثبتی هم چون بهادادن به کودکان و دفاع از حق خود در مقابل حرف زور نیز اشاره داشت. مایکل با دیدن اشتیاق جیمز برای نوشتن، به نویسندگی علاقه پیدا کرد و با مشورت گرفتن از جیمز توانست ترس را کنار بگذارد و شروع به نوشتن کند و استعداد خود را شکوفا کند.
خلاصه: در این اثرطلاق عاطفی بین زوجین، صحنههای احساسی و با مکث از ابراز علاقه و بوسیدن همسر، سرزنش و تحقیر کودک به تصویر کشیدهشدهاست. در کنار این، فیلم به نکاتی مثبتی هم چون بهادادن به کودکان و دفاع از حق خود اشاره داشت.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
«این فیلم تصاویر زیبایی دارد: باری و همسرش درهای اتاقهای جداگانهشان را باز میکنند. پشت در اتاق او یک تختخواب است. پشت در اتاق او سرزمین هرگز است. و درست مثل نمایشنامهی جاودانهاش، لذت کودکی بیپایان در دنیایی که هر روز کمی از جوانیمان را از دست میدهیم، بهشکلی تأثیرگذار به تصویر کشیده شده است.»«دیپ، وینسلت و کریستی اجراهای تاثیرگذاری ارائه میدهند، اما سوال اینجاست که آیا فیلمی مثل این، به اندازهی آثار هنری که در آن خلق میشوند، روشنگر یا سرگرمکننده است؟ در این مورد، پاسخ منفی است. سکانسهای فانتزی قدرتمندتر هستند و نگاههای گذرا به خود نمایش، جذابتر از داستان اصلی است. تماشاگر مدام میخواهد به آنها بگوید کنار بروند تا او هم بتواند به سرزمین هرگز بازگردد.»
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.