تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی زیاد
ترس: خیلی زیاد
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشاستیون کینگ از نوشتن دربارهی چیزها و مکانهای ترسناک درآمد خوبی کسب میکند. او همچنین اغلب دربارهی حس و حال نوشتن دربارهی این چیزها و مکانهای ترسناک مینویسد. فیلم 1408 که بر اساس یکی از داستانهای کوتاه کینگ ساخته شده است، ترکیبی از هر دو موضوع است. مایک (با بازی جان کوساک) از کار خود ناراضی است. او کتابهای مسافرتی کلیشهای و تکراری دربارهی ارواح (مانند 10 هتل تسخیرشده و 10 فانوس دریایی تسخیرشده) مینویسد؛ او برای تحقیق در این زمینه، شبها را در اتاقهایی که ظاهرا تسخیر شدهاند میگذراند و سپس دستنوشتههایی کلیشهای تهیه میکند که برای خوانندگان فاقد تخیل جذاب است (بیاعتنایی او به مخاطبانش در یک جلسهی خواندن کتاب در حضور چند هوادار کمهوش آشکار میشود). احساس نارضایتی و بدبینی مایک به اوج میرسد زمانی که نویسندهی ناشناسی او را به چالش میکشد تا یک شب در اتاق 1408 هتل دلفین در منهتن بماند - اتاقی که در طول دههها بیش از 50 جسد در خود دیده است. وقتی مدیریت هتل از پذیرفتن او خودداری میکند، کنجکاوی مایک برانگیخته میشود و در نهایت با تهدیدهای قانونی و رفتاری آزاردهنده راه خود را به داخل اتاق باز میکند. مدیر هتل، آقای اولین (با بازی بسیار آرام سم جکسون)، صادقانه به او هشدار میدهد که نه به خاطر نگرانی برای مایک، بلکه به این دلیل که نمیخواهد «بههمریختگی را جمع و جور کند». اما مایک فکر میکند که همهچیز را دیده است («میدانم که موجودات اهریمنی و ارواح وجود ندارند») و تصمیم میگیرد شبی را در آن اتاق بگذراند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- گفتگوی خانوادگی میتواند درباره جذابیت پایدار داستانهای ارواح و خانههای تسخیرشده باشد. چرا این داستانها تا این حد محبوب هستند؟ آیا فکر میکنید که احساسات قوی میتوانند همچنان جایی را "اشغال" کنند؟ چطور فیلم اتاق 1408 را قبل از اینکه بیننده داخل آن را ببیند، ترسناک نشان میدهد؟ چطور گذشته مایک بخشی از انبار تصاویر آزاردهنده اتاق میشود؟ همچنین میتوان درباره این موضوع صحبت کرد که چرا مردم دوست دارند در سینما بترسند. چه چیزی باعث میشود برخی فیلمهای ترسناک در این کار بهتر از سایرین باشند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این فیلم ترسناک بیشتر بر روانشناسی تمرکز دارد تا صحنههای خونین، اگرچه شخصیت اصلی، مایک، در اثر حملات مختلف (از جمله پرتاب مبلمان، فروریختن ساختمان و موارد دیگر) دچار آسیبهای خونینی میشود. او همچنین از نظر احساسی تحت فشار است و رفتارش غیرعقلانی میشود، زیرا هم یاد دختر کوچکش که بر اثر بیماری درگذشته است (سکانسهایی از دختر نحیف و مشاجرات بین پدر و مادرش نشان داده میشود) و هم یاد پدرش که در صندلی چرخدار نشسته و احساس ناراحتی و ناامیدی میکند، آزارش میدهد. داستان فیلم که شبیه یک کابوس است، غیرمنطقی و گاهی آزاردهنده است و شامل ارواح، صداهای بلند، صحنههای ناگهانی و تصاویر زشت حشرات و اجساد خونین میشود. مایک اغلب نوشیدنی الکلی مصرف میکند و یک بار (بهصورت بسیار دراماتیک) سیگار میکشد. در فیلم از کلمات نامناسب نیز استفاده شده است، از جمله یک بار کلمه "فاحشه" و کلمات دیگری مانند "خرتوخر، "احمق" و "بیمزه".
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
اگر کتاب یا فیلم درخشش را دیده باشید، احتمالاً همهی آن را دیدهاید، یا حداقل اتفاقاتی که در این اتاق میافتد. اگرچه فیلم ۱۴۰۸ به مراتب احساس خفگی بیشتری نسبت به هتل اورلوک در آن داستان القا میکند—در نهایت، کل داستان در یک اتاق اتفاق میافتد—اما از همان ترفندها استفاده میکند: دیوارهای ترکخورده و خونآلود، گریهی بچهها، ارواح پریشان و فلشبکهایی به تاریخچهی شخصی آزاردهنده (در این مورد، دختر مایک که بر اثر بیماری درگذشته و بسیار رنگپریده و دارای چشمهای تیره بوده). مایک واقعاً به خاطر تعدادی تروما و آسیبهای خانوادگی احساس بدی دارد، از جمله اینکه همسرش لیلی (مری مککورمک) را ترک کرده تا در نوشیدن الکل، بیکارگی و نویسندگی تنبل خود غرق شود.اتاق مایک را داخل خود محبوس میکند و سپس تمام احساسات جوشان او را به سطح میآورد، گاهی بسیار زیرکانه اما بیشتر اوقات بسیار خستهکننده (یک پنجره دست او را میشکند، اتاق گرم و سرد میشود، دیوارها فرو میریزند، اتاق ابعاد زمانی خود را تغییر میدهد و ...). تهاجمی ترین و منحرفانه ترین اقدام اتاق، روشن شدن خودکار رادیو-ساعت است که به طور مداوم آهنگ "ما فقط شروع کردهایم" از گروه کارپنترز را با صدای بلند پخش میکند. اما حتی بهتر از آن، وقتی مایک از پنجره به اتاق روبرو در خیابان نگاه میکند و امیدوار است که درخواست کمک کند، نسخه آینهای خود را میبیند -- با لباس متفاوت، بیصدا، ظاهراً از زمانی دیگر. مایک که قادر به برقراری ارتباط با خودش نیست، متوجه میشود که او در نهایت به تنهایی شگفتانگیزی رسیده است. چنین لحظاتی به کوساک فرصتی میدهند تا به آرامی متلاشی شود، نه اینکه مانند یک فیلم ترسناک ترسناک، دیوانهوار رفتار کند، و او کاملاً از این فرصت استفاده میکند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.