تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر نمایشنامه مرغ دریایی، در پایان قرن نوزدهم، بازیگر مشهور ایرینا (با بازی آنت بنینگ) تابستانها را در ملک روستایی برادرش سورین (با بازی برایان دنهی) در خارج از مسکو میگذراند. پسرش کنستانتین (با بازی بیلی هاول) که نویسندهی آوانگارد در حال رشد است، در آن ملک زندگی میکند، در حالی که از مادرش که اغلب غایب است، دلخور است و عشقش، دختر همسایه نینا (با بازی سیرشا رونان) را گرامی میدارد. در همین حال، ماشا (با بازی الیزابت ماس) که همیشه لباس سیاه میپوشد و دختر مدیر ملک است، به کنستانتین علاقه دارد. در یکی از تابستانها، ایرینا معشوقش، نویسندهی موفق بوریس تریگورین (با بازی کری استول) را با خود به ملک میآورد. حضور او اتفاقات و رویدادهایی را برمیانگیزد که از آرزوهای دیرینه نشات میگیرند و زندگی آنها را برای همیشه دگرگون میکند. مایکل مایر، برندهی جایزه تونی، کارگردانی این اقتباس از اثر آنتون چخوف، سنگ بنای تئاتر مدرن، را بر عهده دارد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد مشکلاتی که در اقتباس آثار کلاسیک برای نمایش بر پرده سینما وجود دارد، صحبت کنند. فیلمسازان چه تغییراتی را برای سینماییتر کردن نمایش اعمال میکنند؟ آیا این موضوع برای شما آزاردهنده است؟
- فیلم چگونه به موضوع خودکشی میپردازد؟ آیا با فیلمها و سریالهایی که در این زمینه دیدهاید قابل مقایسه است؟
- آیا در این داستان شخصیتهای شرور و/یا قهرمان وجود دارند؟ اگر اینطور است، چه کسانی هستند و چرا آنها را اینگونه توصیف میکنید؟ آیا هیچیک از شخصیتها را بهعنوان الگو در نظر میگیرید؟
- در واقع نمایشنامه مرغ دریایی درباره چیست؟ آیا درباره بیانیه اجتماعی نسل قدیمی است که نسل جوان را نابود میکند؟ یا نوعی کمدی شناخت است که در آن طمع و طمعورزی در میان بسیاری از شخصیتها ناکام میماند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این اقتباس عمیق و خردمندانه از نمایشنامه کلاسیک آنتون چخوف، مرغ دریایی، موضوعاتی چون خودکشی و بارداری نامشروع با پایانی غمانگیز را در بر دارد. دو مورد تلاش برای خودکشی وجود دارد. اگرچه هیچکدام بهطور استثنایی تصویری نیستند، اما یکی از آنها شامل تفنگ ساچمهزنی است و عمدتاً روی صفحه نمایش نشان داده میشود، و در نتیجه لکهای از خون روی دیوار به جا میماند. مسائل جنسی و شهوانی در فضا وجود دارد اما بهطور غیرصریح مورد بحث قرار میگیرد. زنی در رختخواب با معشوق خود است و از خواب بیدار میشود و لباس شب نازک به تن دارد. و در حالی که هیچ فحاشی قابل توجهی وجود ندارد، شخصیتها مشروب (بهویژه ودکا) مینوشند و تنباکو استنشاق میکنند؛ یکی از شخصیتها الکلی است. سورش رونان، آنت بنینگ و الیزابت ماس در این فیلم نقشآفرینی میکنند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
لمس ظریف مایر یک گروه فوقالعاده را به اجرای کامل نمایشنامه کلاسیک آنتون چخوف هدایت میکند. در چخوف، زیرمتن همه چیز است و هر لحظه در اینجا کامل به نظر میرسد. هر شخصیت در پوست خود زنده است، آب و هوا را احساس میکند، داستانهای تکراری و کسلکننده را تحمل میکند، به اندازهی لازم تملق میگوید و درد و رنج میکشد. چند حرکت بزرگ وجود دارد، اما تجربه در مورد داستان نیست. به «دریاچه» «کمدی» میگویند، زیرا خندههای شناخت را ایجاد میکند، نه لحظات خندهدار یا «شوخی». این نوع خندههایی است که گاهی دردناک است. آرزوهای ناکام خود را در این روسهای دهه ۱۸۹۰ میبینیم. حماقت، رفتار بد و گاهی رنجهای غیرقابل تحمل آنها برای ما آشنا است. مایر و بازیگرانش برخوردهای نومیدانه زیر سطوح اغلب مودب داستان را به طور کامل در آغوش میگیرند.استول و موس، بهخصوص، با نگاههای بیکلام خیلی از کارها را انجام میدهند — اگرچه ماشا، البته، بعضی از خطوط آشناتر را میگیرد (مثلاً، «من در عزای زندگیام هستم»). میتوان گفت که استول در نقش تریگورین، عمق بیشتری نسبت به شخصیت واقعی تریگورین دارد. جادوگر بیمسئولیت مشهور چخوف در اینجا کاملاً واقعی به نظر میرسد. نیازهایش به قدری قدرتمند به نظر میرسند که حداقل به ما کمک میکنند بفهمیم چرا آن کارها را انجام میدهد. بنینگ بهدرستی در نقش ایرنا، شخصیت خودشیفته، خستهکننده است و بهطور نومیدانهای به جوانیاش چنگ میزند. مایر در پایانبندی کمی اصلاحشده، لحظهای از بینش را برای او کنار میگذارد. هاول بهعنوان پسرش کنستانتین، بهطور مشابه خستهکننده است. او در این محیطهای مودبانه، مانند یک توپ تخریبکننده است. جان تنی در نقش دُرن، دکتری با روحیهی هنری، محو میشود. و رونان موفق میشود بهعنوان شخصیتی دیگر که تحت سلطهی احساساتش است، همدردی برانگیز باشد: نینا دختری جوان است که بهطور نومیدانهای تلاش میکند از شرایط دشوارش فراتر رود. مانند نمایشنامه، هر شخصیت، حتی شخصیتهای فرعی، لحظهای را در این اکوسیستم دارد. نقشهای فرعی کوچک توسط افرادی مانند دنهی و مار وینینگهام ایفا میشود؛ در اینجا هیچکدام سبکوزن نیستند. مایر همهی آنها را در دنیایی باورپذیر گرد هم میآورد. با فوری کردن تجربه و ملموس کردن درد، آنها نمایشنامهای با قدمت بیش از یک قرن را برای مخاطبان جدید مرتبط کردهاند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.