درباره فیلم
در ادامۀ سری انتقامهای کیدو، این بار نوبت به باد، برادر بیل و خود بیل میرسد. او برای رسیدن به بیل راه سختی را طی میکند؛ اما وقتی به او میرسد و میخواهد انتقامش را بگیرد، متوجه میشود که دخترش زنده است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: خیلی کم
پیام مثبت: خیلی کم
خلاصه فیلم
ویرایشصحنۀ اول فیلم تکگویی عروس درحال رانندگی است که ماجرا را سربسته تعریف میکند و میگوید به قصد کشتن بیل حرکت میکند و تا به حال خیلیها را کشته است. فیلمبرداری این صحنه بهصورت سیاهوسفید انجام شده است. باد، برادر بیل، بهعنوان بانسر در یک «بار» در تگزاس کار میکند. بانسری که در کار خود موفق هم نیست و رئیسش از او ناراضی است. یک شب باد به خانهاش که کاروانی کنار کوه و بیابان است، برمیگردد و عروس را میبیند که زیر کاروان کمین کرده است. باد به درون میرود و عروس در را باز میکند که با شمشیر به او حمله کند؛ اما باد تفنگ به دست منتظر روی صندلی نشسته است و خردههای سنگنمک به سینۀ عروس شلیک میکند. باد عروس را دستوپابسته در تابوتی بهصورت زنده دفن میکند. فیلم فلشبکی به زمان گذشته دارد که در آن بیل و عروس به نزد پایمی، استاد چینی هنرهای رزمی، میروند تا به عروس آموزش دهد. پایمی به او طی دورهای طولانی و دردناک آموزش میدهد و چند تکنیک انحصاری را هم به او یاد میدهد، از جمله مشت ششاینچی. (ضربه با حداکثر قوا از فاصلۀ ۱۵ سانتیمتری که حرکت مشخص بروسلی بود)
فلشبک تمام میشود و عروس را در تابوت میبینیم که با تیغی که در چکمهاش مخفی کرده، خود را آزاد میکند و با استفاده از تکنیک مشت ششاینچی تابوت را میشکند و از قبر بیرون میآید. همان شب باد با «الدرایور» تماس میگیرد و میگوید عروس را کشته و حاضر است شمشیر هاتورهانزوی او را به یک میلیون دلار بفروشد. صبح روز بعد الدرایور با پول از راه میرسد. باد کیف حاوی پول را باز میکند و ناگهان یک مار مامبای سیاه که الدرایور در کیف گذاشته بود، او را نیش میزند. در ضمن اینکه باد جان میکَنَد، الدرایور از ویژگیهای مامبای سیاه میگوید. سپس به بیل زنگ میزند و نشانی گور اشتباهی را که باد به او داده است به بیل میدهد و میگوید آنجا آرامگاه ابدی «بئاتریکس کیدو» است. این اولینبار است که در فیلم نام عروس را بهطور واضح و با اطمینان میشنویم.
دفعۀ پیش زمانی است که بیل قبل از کشتار با او در کلیسا دیدار میکند و او را Kiddo خطاب میکند؛ اما از دید بیننده ممکن است این خطابی محبتآمیز به نظر برسد، پس از تماس، کیدو از راه میرسد و دو زن با هم درگیر نبرد میشوند. در طی نبرد الدرایور اعتراف میکند که او پایمی را به تلافی بیرونآوردن یک چشمش مسموم کرده است. کیدو چشم دیگر او را بیرون میآورد و او را به حال خود، نزدیک مار مامبای سیاه رها میکند.
کیدو پدرخواندۀ بیل را مییابد و او با مِیل آدرس بیل را به او میدهد و میگوید خود بیل هم میخواهد او را ببیند. کیدو به سراغ بیل میرود؛ اما در آنجا از دیدن دختر خردسال خود شگفتزده میشود. بیل از کودک نگهداری کرده بود. شبهنگام بیل با تفنگ سرمِ راستی به کیدو تزریق میکند و او را وادار میکند که بگوید چرا او را ترک کرده و کیدو میگوید این کار را کرده تا فرزندش دور از محیط زندگی بیل به دنیا بیاید و بزرگ شود و زندگیای طبیعی داشته باشد. در نبردی که بعد از آن درمیگیرد، کیدو تکنیک دیگر پایمی، کف پنجنقطهای انفجار قلب را که پنهان مانده بود بهکار میگیرد و بیل میمیرد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- اگر آنها جای کیدو بودند، با بیل چه میکردند؟ آیا انتقام میتواند چارۀ مشکلات باشد؟ چرا بیل تلاش داشت متوجه شود حقیقت درمورد ترک کیدو چه بوده است؟ خلاصه: آیا انتقام میتواند چارۀ مشکلات باشد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین محصول ضمن نمایش درگیریها و خشم میان شخصیتها، فضایی کاملاً انتقامجویانه و کینهتوزانه دارد که میتواند اثرات منفی بر روحیات فرزندان بگذراد. حتماً باید درنظر داشت گفتوگو پیرامون جنبههای منفی این اثر میتواند باعث پیشگیری از آثار مخرب باشد.
در طول فیلم، کیدو برای رسیدن به هدفش که کشتن بیل است، انسانهای زیادی را میکشد و رفتارهای خشونتبار زیادی انجام میدهد، اگر مخاطب بخواهد از این شخصیت الگوبرداری کند، جنبههای منفی این شخصیت بیشتر از جنبههای مثبت آن است.
خلاصه: این محصول ضمن نمایش درگیریها و خشم میان شخصیتها، فضایی کاملاً انتقامجویانه و کینهتوزانه دارد که میتواند اثرات منفی بر روحیات فرزندان بگذارد. حتماً باید درنظر داشت گفتوگو پیرامون جنبههای منفی این اثر میتواند باعث پیشگیری از آثار مخرب باشد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.