جان کارتر

جان کارتر"، که بر اساس سری کتاب‌های ادگار رایس باروز ساخته شده، داستان قهرمان داستان (تیلور کیچ) را روایت می‌کند، یک کهنه‌سرباز جنگ داخلی که در جنگ همسر و فرزندش را از دست داده است. تنها آرزوی او یافتن طلا در قلمروی آریزونا است. جان کارتر پس از برخورد با افسران ارتش و گروهی از آپاچی‌ها، غاری پر از طلا پیدا می‌کند و در آنجا مردی مرموز را می‌کشد که طلسم جادویی‌اش او را به مریخ منتقل می‌کند. پس از رسیدن به مریخ، جان به سرعت توسط طایفهٔ مهاجر تارک‌ها - گروهی از مریخی‌های سبز رنگ که او را «ویرجینیا» می‌نامند - کشف می‌شود. جان کارتر به سرعت درگیر نبردی برای کمک به یک شاهزادهٔ مریخی (لین کالینز) می‌شود که او را نجات داده است تا سرزمین مادری خود، هلیوم را از دست مهاجمان نجات دهد که توسط یک گروه شرور و تغییرشکل‌دهندهٔ زمان به نام ثرن هدایت می‌شوند.

• خانواده‌ها می‌توانند دربارهٔ سفر قهرمانانه صحبت کنند - چگونه جان کارتر پذیرفت که سرنوشتش در مریخ است؟ چه چیزی سرانجام باعث شد که او در بارسوم احساس راحتی کند؟ او چه شباهت‌هایی با دیگر قهرمانان شمشیرزن دارد؟
• برخی معتقدند که فیلم جان کارتر بیش از حد به عناصر موجود در فرنچایزهای سینمایی دیگر متکی است. چه بخش‌هایی از داستان شما را به یاد داستان‌های علمی-تخیلی دیگر می‌اندازد؟ چه قسمت‌هایی آن را منحصربه‌فرد می‌کند؟ آیا این ادعا که داستان‌هایی که الهام‌بخش جان کارتر بودند، قبل از فیلم‌ها خلق شده‌اند، منصفانه است؟
• آیا این فیلم باعث می‌شود که علاقه‌مند شوید کتاب‌هایی که بر اساس آنها ساخته شده است را بخوانید؟ آیا فکر می‌کنید پایان فیلم، زمینه‌ساز ساخت دنباله‌ای برای آن است؟

والدین باید بدانند که جان کارتر یک ماجراجویی بین‌سیاره‌ای بر اساس اولین کتاب ادگار رایس باروز در مجموعه جان کارتر، شاهزاده‌ای از مریخ است. اگرچه بیشتر داستان بر اساس یک رمان عاشقانه است، اما خشونت فیلم ممکن است برای والدین کودکان جوان‌تر نگران‌کننده باشد. این خشونت در سراسر فیلم وجود دارد و در چند صحنه به تصویر کشیده می‌شود، مانند زمانی که جان (با بازی تیلور کیچ) از بدن یک هیولای مریخی غول‌پیکر که کشته است بیرون می‌پرد یا وقتی که یک جنگسالار مستبد را سر برید. با وجود خشونت‌های شبیه به جنگ در این فیلم، هیچ‌یک از " آدم‌های خوب " نمی‌میرند (اگرچه به آنها شلیک می‌شود، آسیب می‌بینند و حتی شکنجه می‌شوند). علاوه بر این، چند شخصیت زن قدرتمند وجود دارند و پیام کلی فیلم این است که فداکاری کردن افتخار خاصی دارد، حتی اگر زندگی خود را به خطر بیندازد.

کیتچ قطعا شبیه ستاره فیلم‌های اکشن است، اما قهرمان بی‌میل و ریلکسی هم هست. او سرشار از جذبه و وقار سایر قهرمانان حماسی نیست (اکثر آن‌ها، از آراگورن تا ماکسیموس، به‌طور واضحی در شخصیت کارتر به آن‌ها اشاره شده‌است). اما شخصیت درون‌گرای کارتر و نگاه‌های حسرت‌بارش با شخصیت کیتچ جور درمی‌آید که به خاطر بازی در سریال محبوب «جمعه شب چراغ‌ها روشن هستند» به یاد آورده می‌شود. شیمی بین کیتچ و کالینز - که شاهزاده دجاج ثوریس هوشمند، شجاع و زیباست - دختران نوجوان را سرگرم خواهد کرد و همچنین ثابت می‌کند که همه دختران در خطر بی‌دفاع نیستند.داستان نسبتا پیچیده جان کارتر سفری مستقیم از نقطه ای به نقطه دیگر نیست، بلکه شبیه ادیسه است، با این تفاوت که کارتر باید موانع بی پایان را پشت سر بگذارد تا او و دج توریس عشق خود را اعلام کنند و بارسوم را از توطئه های شیطانی نجات دهند. بازیگران نقش مکمل جیمز پورکوی و مارک استرانگ (شرور همیشگی هالیوود که ظاهرا این عنوان را از هم وطن بریتانیایی خود، یان مک شین به ارث برده است) در نقش آفرینی خود درخشیده اند و بسیاری از بهترین دیالوگ ها متعلق به شخصیت های غول پیکر تارک است که توسط سامانتا مورتون و ویلم دفو صداپیشگی شده اند. این فیلم با جلوه های ویژه سه بعدی خیره کننده و داستان جذاب بین سیاره ای و دوره ای، یک حماسه سرگرم کننده، هرچند نه در حد و اندازه ارباب حلقه ها، است.