هانسل و گرتل؛ شکارچیان جادوگر

یک خواهر و برادر که توسط پدرشان در جنگل رها شده و اسیر یک جادوگر بدجنس در خانه‌ی آبنباتی می‌شوند. جادوگر که قصد کشتن و سوزاندن آن‌ها را دارد به‌طوراتفاقی توسط این خواهر و برادر کشته شده و در آتش سوزانده می‌شود. آن‌ها بعد از آن اتفاق، بسیاری از جادوگران و افسون گرها را می کشند تا در شهرها آرامش برقرار شود. و تبدیل به شکارچیان جادوگرها می‌شوند. در یکی از مأموریت‌هایشان، یازده کودک دزدیده می‌شوند و آن‌ها متوجه می‌شوند که جادوگران نقشه‌ی شومی کشیده‌اند و قصد دارند به‌وسیله‌ی کودکان یک ماده ای درست کنند و توسط آن دیگر در آتش نسوزند. هانسل و گرتل به همراه دو نفر از اهالی روستا آن‌ها را نابود کرده و از بین می‌برند و در همین حین متوجه می‌شوند که پدر و مادرشان توسط جادوگر بزرگ و مردم دهکده در آتش سوخته و اعدام شده  و پدر و مادرشان با این کار، آن‌ها را از خطر کشته‌شدن نجات داده بودند.

• درباره‌ی خیالی و واهی‌بودن جادوگری با فرزندانمان به گفت‌وگو بنشینیم. اگر زمانی کودکانمان این فیلم را تماشا کردند، با آن‌ها درمورد اثرات مخرّب فیلم و صحنه‌های خیالی و دورازواقعیت آن به گفت‌وگو بنشینیم. خلاصه: درباره‌ی تأثیر مخرّب فیلم گفت‌وگو کنید.

این فیلم پر از خشونت درمورد خواهر و برادری است که در جنگل رها می‌شوند و پس از ورود به خانه‌‌ی آبنباتی، اتفاقاتی برایشان می‌افتد که منجر به کشته‌شدن جادوگر پیر توسط آن‌ها می‌شود و از این پس به شکارچیان جادوگر تبدیل می‌شوند. در یکی از مأموریت‌های آن‌ها که درمورد ربوده‌شدن دوازده کودک است، آن‌ها با نقشه‌ی پلید و بزرگ جادوگران مواجه می‌شوند و اتفاقات این مأموریت موضوع فیلم را تشکیل می‌دهد. دیدن صحنه‌های این فیلم فانتزی و اکشن برای کودکان و نوجوانان اصلاً مناسب نیست. در این فیلم شاهد صحنه‌هایی هستیم که سرها و بدن‌ها مانند گوجه‌فرنگی له و نابود شده و آدم‌ها به‌راحتی تکه‌تکه و کشته می‌شوند. فیلم‌هایی با مضمون جادوگری بااینکه خیالی و فانتزی هستند ولی دیدن آن‌ها برای کودکان حتماً ایجاد ترس و دلهره می‌نماید و دیدن صحنه‌های آن بسیار اثرگذار خواهد بود؛ اثراتی مخرّب و منفی. این فیلم از نظر بسیاری از  منتقدان بی‌ارزش و کم اهمیت خوانده شده و همگی اذعان دارند که صحنه‌های خشونت این فیلم بسیار اغراق‌آمیز است. داستانی که بیشتر شبیه فیلم‌های خون‌آشامی است تا فیلمی اکشن و ماجراجویانه. دیدن این فیلم برای کودکان و نوجوانان توصیه نمی‌شود و پیشنهاد می‌شود که اگر به‌طوراتفاقی دیده شد، حتماً درمورد اثرات فیلم بر روی کودکان توجه لازم را داشته باشیم و با آن‌ها گفت‌وگو کنیم. خلاصه: فیلمی خشن و مخرّب.

کارگردان این فیلم، فیلمساز نروژی تامی ورکولا (مرده برفی) است. این فیلم بسیار سریع و سرراست است و بر مبارزه، تعقیب و گریز و پاشیدن خون تمرکز دارد. طراحی لباس و صحنه‌های بسیار خنک و جذابی هم دارد که به ایجاد فضای فیلم کمک می‌کنند. هدف اصلی آن به نظر سرگرم کردن مخاطب به سرعت و بیرون فرستادن آن‌ها از سالن قبل از اینکه داستان تکراری شود، است.این رویکرد اقتصادی از جهات بسیاری ستودنی است، اما سوالاتی را نیز برمی‌انگیزد. چرا نتوانستیم بیشتر از رابطه خواهر و برادر ببینیم؟ اگر بخش زیادی از زندگی خود را در موقعیت‌های پرتنش با هم گذرانده‌اند، چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند؟ تم‌ها و شخصیت‌های دیگر نیز می‌توانستند کمی عمیق‌تر باشند، اما نقطه ضعف این است که این موارد قطعاً روند کلی فیلم را کند می‌کردند. این موضوع می‌توانست منجر به یک فیلم خسته‌کننده شود، اما هانسِل و گرِتل: شکارچیان جادوگر به هیچ وجه چنین فیلمی نیست.