ماجراهای شگفتانگیز جوجو (و خواهر کوچولوی مزاحمش آویلا)
The Incredible Adventure of Jojo (and His Annoying Little Sister Avila)
۱۰+
مناسب برای بالای ۱۰ سال
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر کتاب « ماجراجویی شگفتانگیز جوجو (و خواهر کوچکش آویلا که گاهی آزاردهنده میشود) »، جوجو به همراه مادر و خواهر کوچکش عازم دیدن مادربزرگش در روستایی دورافتاده میشود. مادربزرگش به عنوان هدیه یک چاقوی جیبی به او هدیه میدهد. در مسیر بازگشت، مادرشان کنترل خودرو را از دست میدهد و در کنار جاده واژگون میشود. مادر بیهوش شده و گمان میرود که درگذشته است. جوجو با استفاده از چاقوی جیبیاش، کمربند ایمنیاش را برید و به همراه آویلا از ماشین خارج میشود. او آویلا را به همراه آنچه که فکر میکرد برای بقا لازم است، برمیدارد و تلاش میکند به خانه مادربزرگش بازگردد تا او را از این حادثه آگاه کند. این ماجراجویی، جوجو و آویلا را در معرض خطرات مرگباری قرار میدهد: نشستن بر روی تله گرگ، تعقیب شدن توسط یک ولگرد عصبانی که جوجو بر روی او ادرار کرده بود، تعقیب شدن توسط گرگها و نزدیک به غرق شدن. وقتی مادربزرگ شروع به نگران شدن میکند، گروهی برای جستجو تشکیل میشود، اما نجات یافتن از خطرات جنگل و بازگشت به سلامت به عهده خود جوجو و خواهرش است.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد هدف و قصد داستان "ماجراجویی جوجو (و خواهر کوچکش آویلا)" صحبت کنند. هدف این داستان چیست؟ آیا در رساندن پیام خود موفق بوده است؟
- چگونه این فیلم از "ارزش شوک" برای سرگرم کردن استفاده میکند؟ چگونه میتوان این صحنهها را به عنوان واکنشهایی به "والدین بیش از حد محافظ" که در پیام اخطار ابتدای فیلم به آن اشاره شده است، دید؟
- این فیلم چگونه تلاش میکند تا واقعیتهای معاصر خانواده در مورد صندلیهای ماشین، کلاه ایمنی دوچرخه و ایمنی را به سخره بگیرد یا حتی مورد تمسخر قرار دهد؟ آیا این کار به خوبی انجام شده است؟
- این فیلم بیخانمانها را چگونه به تصویر میکشد؟ آیا این تصویربرداری منصفانه است؟ چرا یا چرا نه؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم ماجراجویی جوجو (و خواهر کوچکش آویلا) درباره پسری است که باید از خواهر نوزادش پس از یک تصادف ماشین مراقبت کند و آنها را به خانه مادربزرگشان برگرداند. در آغاز فیلم، توضیح داده میشود که «این فیلم برای والدین بیش از حد محافظهکار مناسب نیست.» این توضیح ابتدایی، لحن کلی فیلم را تعیین میکند و گویی هدف خود را آزار دادن همان والدین بیش از حد محافظهکار قرار داده است. به عبارتی، اگر شما به عنوان بیننده، فردی بیش از حد حساس و پایبند به اصول سیاسی صحیح نباشید، احتمالاً صحنههایی مانند گیر افتادن پسر کوچک و نوزاد روی تله گرگ، تعقیب شدن توسط گرگها، نزدیک شدن به غرق شدن، ادرار کردن پسر کوچک روی حشرات و جانوران، شیر دادن کرم به خواهر نوزادش، خوردن حلزون از روی زمین توسط نوزاد (همراه با پوسته و اندکی بعد تف کردن پوسته)، و چشیدن مدفوع نوزاد و کتک خوردن با آن را خندهدار خواهید یافت. همچنین، یک ولگرد که با ادرار پسر کوچک و مدفوع نوزاد کثیف میشود، به عنوان یک طنز زنده مورد استفاده قرار میگیرد (او بیخانمان است و بنابراین باهوش نیست) و دیالوگهای طنزآمیزی مانند «من دستشویی نیستم!» فریاد میزند. پسر کوچک همچنین از کلماتی مانند «ادرار کردن»، «مکش»، «عیسی» استفاده میکند. علاوه بر این، افرادی که شبیه بازیگران فیلمهای مافیایی هستند، شخصی را از صندوق عقب ماشین بیرون میکشند که داخل یک کیسه زباله قرار دارد، چند ضربه با باتبال به او میزنند و سپس او را داخل رودخانه میاندازند. شاید اگر بازی بازیگران این فیلم آزاردهنده نبود و داستان فیلم بیشتر بر اساس شوک ارزش بنا نشده بود، برخی از بینندگان میتوانستند این صحنهها را تحمل کنند. همچنین، از همه مهمتر، اگر مادر و کودکان در دنیای واقعی کمربند ایمنی نبسته بودند، در آن تصادف ماشین به شدت مجروح یا کشته میشدند، در حالی که فیلم مدام از روزهایی شکایت میکند که کودکان آزادتر بودند و بیشتر در طبیعت میگشتند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم ممکن است نیتهای خوبی داشته باشد، اما از هر نظر شکست خورده است. میتوان به راحتی درک کرد که چرا ممکن است کسی بخواهد چنین فیلمی بسازد. ماجراجویی جوجو (و خواهر کوچکش آویلا) گویی حسرت روزهای بیدغدغه کودکی در دهههای ۷۰ و ۸۰ را میخورد، زمانی که بچهها بدون کلاه ایمنی با دوچرخههای BMX و اسکیتبورد تفریح میکردند، در سفرهای جادهای بدون بستن کمربند ایمنی در صندلی عقب خودروهای استیشن واگن که پر از دود سیگار بود مینشستند، و بدون داشتن ( وای!) گوشی هوشمند یا حتی تلفن همراه که هر دو ساعت یک بار با آن چکاین کنند، زندگی میگذراندند. میتوان دید که چگونه برخی ممکن است فکر کنند والدین امروز " بیش از حد محافظهکار" هستند و این مشکل، مانند همه مشکلات جامعه، محصول آن عبارت قدیمی "صحیح سیاسی" است.این فیلم طوری به نظر میرسد که انگار میخواهد به اصطلاح «ترول» کند والدینی که به قول معروف «بسیار محافظهکار» هستند، و اگر این فیلم را دوست ندارید، احتمالاً شما هم جزو آن آدمهایی هستید که بیش از حد حساس هستند و نمیخواهند هیچ چیزی در دنیا برای هیچ کسی ناراحتکننده باشد. اما ممکن است کسی صحنههایی که بچههای کوچک در آن دارند روی «کارتنخوابها» یا «حشرات و جانوران» ادرار میکنند، یا صحنههایی که بچههای کوچک و بزرگسالان دارند مدفوع بچه را مزه مزه میکنند یا مدفوع به آنها برخورد میکند، یا اینکه دختربچهای نوزاد و پسر بچهای کوچک روی تله گرگ نشستهاند و ممکن است هر لحظه تله به حرکت درآید و آنها را بکشد، یا صحنهای که پسر بچهای نوزاد خواهرش را از پاهایش گرفته و آویزان کرده تا چاقویی که از دستش افتاده بردارد، را دوست نداشته باشد، بدون اینکه «بسیار متعصب» باشد و ارزش سرگرمی واضح و آشکار این صحنهها را نبیند. نه، تقصیر «والدین بیش از حد محافظهکار» نیست که این فیلم اینقدر بد است. دلیل بد بودن فیلم، بازیهای بسیار بد، ارزشهای تولید پایین و داستانی است که بیشتر به دنبال شوک دادن به مخاطب است تا ارائه یک داستان منسجم و قانعکننده.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.