تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشمانند اکثر فیلمهایی که درباره هالیوود ساخته شدهاند، در پشت صحنه مجموعه تلویزیونی «تلویزیون» نیز داستانی وجود دارد. این مجموعه تلویزیونی، ساخته جیک کاسدان، کارگردان و نویسنده، درباره خلاقیت و مصالحه است. دیوید دوکاونی در نقش مایک کلاین، نویسندهای است که در فصل آزمایشی مجموعه تلویزیونی خود، «وقایع وکسلر» را اجرا میکند. این مجموعه تلویزیونی، کمدی غیرمعمولی درباره یک وکیل جوان است که پس از خودکشی برادر محبوبش به خانه بازمیگردد. حالا اگر او بتواند آشپزها (مدیران شبکه تلویزیونی) را از آشپزخانه دور نگه دارد، همه چیز خوب خواهد شد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد تصور خود از صنعت تلویزیون صحبت کنند. نظر شما در مورد دقت این فیلم چیست؟ چگونه برنامههای تلویزیونی ساخته میشوند؟ چگونه انتخاب میشوند تا پخش شوند؟ آیا سلیقه مردم تعیینکننده محتوای تلویزیون است یا برنامهها سلیقه عمومی را شکل میدهند؟ چرا برنامههای تلویزیونی واقعگرا اینقدر جذاب هستند؟ آیا شبکههای تلویزیونی سطح برنامهها را پایین میآورند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این کمدی مستقل، نگاهی صمیمی و درونی به هالیوود است، بهطور خاص صنعت تلویزیون. و تقریبا همه بد رفتار میکنند: دروغ گفتن امری عادی است، فحش دادن رایج است، حماقت بر کیفیت غلبه میکند، و نویسنده لزوما پایانی خوش ندارد. همچنین برخی محتوای جنسی، سیگار کشیدن و نوشیدن الکل در میان همه بدگوییها و بدبینیها وجود دارد. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
دیدن یک بازیگر واقعی هالیوودی که خلاف شخصیتش بازی میکند، جالب است. مایک دوچونی یک آدم پولدار و بیخیال نیست؛ او فقط میخواهد کار درست را انجام دهد در حالی که سعی میکند راهی برای حمایت از همسرش (جاستین بیتمن، در یک اجرای شگفتانگیز)، فرزند خردسالش و نوزادشان که به زودی به دنیا میآید، پیدا کند. فشارها زیاد میشود و نه فقط برای خرید اسباببازیهای گرانقیمت با پولهای هنگفت. واضح است که نویسنده و کارگردان کاسدان، برخی از دردهایش را در اینجا به تصویر کشیده است، که فیلم را هوشمندانهتر میکند. بهترین لحظات فیلم با یک چشمک عمدی تغذیه میشود. جودی گریر، که نقش مدیر مایک، آلیس را بازی میکند، در دروغهای خلاقانهاش یک کشف است: او هر چیزی را شیرین میکند تا زمانی که موکلش شغلی داشته باشد که ۱۰ درصد ضروری را برای او به ارمغان بیاورد.مدیر شبکه لنی (سیگورنی ویور) حتی وحشتناکتر است: «راستش، خلاقیت کمی مرا میترساند. تو نمیخواهی خیلی خلاق باشی.» او بدون طعنه این را میگوید. ویور چنین دیالوگهای زیادی دارد، بیشترشان خطاب به ریچارد (ایوان گرافود) است، بازیگر بیبیسی آمریکا که برای اضافه کردن «کلاس» به این مجموعه دزدیده شده است. وقتی لنی از یک داستان نزدیک به مرگ میگوید، پیامش این نیست که باید زندگی بهتری داشته باشد، یا بیشتر وقت با بچهاش بگذراند، یا هر چیز انسانی دیگر. به ریچارد میگوید از این تجربه درمییابد که «دلیلی ندارد که ما پنجشنبه شب نبریم.» دلیلی نداشت که کسدان داستانی خندهدارتر از این تعریف نکند. بله، لحظات بامزهای وجود دارد، اما لحظات زیادی هم هست که فقط... هستند. شوخیها بدون نشستن پرواز میکنند. صحنهها کشدار میشوند. ریتم فیلم یکنواخت نیست. گاهی فیلم مثل یک خلبان نیمهپخته تلویزیونی به نظر میرسد، از نوع آنچه که وقایعنگاریهای وکسلر روی صفحه نمایش میشود.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.