ترانهای عاشقانه برای بابی لانگ
A Love Song for Bobby Long
۱۸+
مناسب برای بالای ۱۸ سال
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: ندارد
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشپرسی (اسکارلت جوهانسون) متوجه میشود که مادرش، لورن، فوت کرده است. وقتی به خانه میرسد، مراسم تشییع جنازه تمام شده و او در خانهای که متعلق به مادرش بوده، میماند. دو مردی که خانه را اجاره کردهاند، بابی (جان تراولتا) و لیسون (گابریل ماخت)، از ترس از دست دادن خانهشان، پرسی را متقاعد میکنند که لورن خانه را به هر سه نفرشان بخشیده است. به همین دلیل، پرسی به خانه نقل مکان میکند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد دلایل جذب شدن شخصیتها به یکدیگر و روشهایی که افراد برای ایجاد خانواده برای خود تلاش میکنند، صحبت کنند.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این فیلم برای کودکان مناسب نیست. این فیلم دارای الفاظ بسیار زننده و اشارههای جنسی آشکار است. شخصیتها سیگار میکشند و الکل مصرف میکنند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
آهنگ عشق برای بابی لانگ یکی از آن فیلمهای غیرقابل تحمل است که سه دسته از ویژگیهای عجیب و غریب و داستانهای فرعی را به عنوان شخصیتهای داستان در کنار هم قرار میدهد، که این کار فقط به دلیل تخیل یک نویسنده است. این نویسنده ممکن است امیدوار باشد که بتواند نشان دهد که این شخصیتها از یکدیگر چیزی یاد میگیرند یا برای یکدیگر مهم هستند، اما تخیل واقعی این است که فقط قرار دادن همه اینها در کنار هم روی صفحه نمایش، آن را به چیزی قابل تماشا تبدیل میکند. اما اینطور نیست. و ضمناً، این ایده که با دادن نقل قولهای نویسندگان بزرگ به عنوان دیالوگ به شخصیتهای داستان، آنها را باهوش نشان دهید، نیز یک تخیل است. و همچنین این ایده که سخنرانیهای پر طمطراق با لهجه جنوبی، رفتارهای زشت و فرمولهای تکراری را به چیزی باشکوه و گوتیک تبدیل میکند، نیز یک تخیل است. اگر میخواهید فاکنر را به این داستان اضافه کنید، باید بهتر از این بنویسید.این فیلم اساساً اشتباه ساخته شده است. اگر کمی حس شوخطبعی داشت، شاید کمی انرژی و روح میگرفت، اما دیدگاه متورم آن از بینشهای خود و دروغین بودن آن، تماشای آن را تا پایان غیرقابل پیشبینی و غیرمنتظره، خستهکننده میکند. آیا او راهی برای بخشیدن مادرش به خاطر رها کردنش پیدا میکند؟ آیا منابعی در خود پیدا میکند که هرگز تصور نمیکرد؟ آیا او کشف میکند که آن دو مرد، اگرچه خیلی زیاد مینوشند، اما روحهای شاعرانه و قلبهای مهربانی دارند؟ آیا افشاگریهای مهمی در مورد مادر و... پدر وجود خواهد داشت؟ مطمئناً. آیا بینندگان به هیچکدام از اینها اهمیت میدهند؟ نه چندان.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.