درباره فیلم
میلیاردها سال قبل نژادی از موجودات فضایی، یک از قویترین نیروها را که انرژی سبز رنگ اراده بود، مهار کردند. آنها گروه حافظان صلح میان کهکشانی موسوم به ارتش فانوس سبز را تشکیل دادند. دشمن آنها پدیدهای از ترس بود به نام پارالاکس اما هال جردن که یک انسان و عضوی از فانوسهای سبز است او را شکست میدهد. این انیمیشن ابر قهرمانی و تخیلی، پر از درگیریهای فضایی و موجودات فضایی زشت و ترسناک است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشمیلیاردها سال قبل نژادی از موجودات فضایی یک از قویترین نیروها را مهار کردند؛ انرژی زمردین اراده. این موجودات دنیایی ساختند که از آنجا قادر به دیدن تمام هستی بودند. آنها جهان هستی را به 3600 بخش تقسیم کردند. حلقهای مجهز به قدرت اراده به هر بخش فرستاده شد که یک عضو انتخاب کند. شرط انتخاب عضو داشتن شجاعت بود. این 3600 عضو با یکدیگر گروه حافظان صلح میان کهکشانی موسوم به ارتش فانوس سبز را تشکیل دادند. بزرگترین خطری که این ارتش با آن مواجه شده بود، پدیدهای از ترس بود به نام پارالاکس. تنها فانوس سبزی به نام آبینسور بود که توانست این هیولا را دستگیر و در سیارهی گم شدهای زندانی کند. اما پارالاکس کم کم از ترسهای موجودات جهان قدرت گرفت و خود را رها کرد و آبینسور را کشت. آبینسور قبل از مرگ خود را به زمین رساند تا حلقهاش سرباز جدیدی انتخاب کند. این سرباز جدید خلبانی به نام هال جردن بود. در ابتدا هال از همهی سربازان ارتش ضعیفتر به نظر میآمد اما در نهایت توانست با نیروی اراده، ترس را شکست دهد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- هال جردن چه ویژگیهایی داشت؟ کدام ویژگی او باعث پیروزیاش شد؟ نیروهای اراده و ترس در زندگی واقعی و آیندهی ما چه تاثیری دارند؟ آیا هال جردن به دلیل انسان بودنش برتر بود یا صرفاً باهوش و شجاع بودنش؟ دوست داری کدام ویژگی هال جردن را داشته باشی که آن را نداری؟ اگر میتوانستی از نیروی اراده مثل هال جردن استفاده کنی، چه کارهایی میکردی؟ قهرمان زندگی تو کیست؟ میتوانی او را با هال جردن مقایسه کنی؟ خلاصه: سعی کنید با سوالاتی که میپرسید، از فضای فیلم به دنیای واقعی بیایید تا پیامهای مثبت فیلم اثرگذاری بیشتری داشته باشد. سعی کنید سوالاتی را جهت تقویت تفکر نقاد و خلاق طراحی کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین فیلم پر از موجودات فضایی با تواناییهای فضایی است که به راحتی در کهکشان جابهجا میشوند و بیشتر آنها زشت و ترسناک هستند. گویی انسانها جدیدترین و عقب ماندهترین موجودات جهان هستند. حتی هال جردن که اولین و تنها انسان در میان فانوسهای سبز است به خاطر نژادش مورد تمسخر و بیاعتمادی قرار میگیرد. این موارد با آنچه ما در دین دربارهی خلقت و اشرف مخلوقات بودن انسان میدانیم تفاوت دارد، هرچند که در خلال فیلم مشخص میشود که هال جردن نسبت به سایرین برتریهایی دارد. اینکه آیا موجوداتی علاوه بر انسان در این جهان وجود دارند یا خیر و اگر وجود دارند چگونه هستند، همواره برای بشر جالب بوده است و بشر همیشه دربارهی این موضوع تحقیق و پژوهش و خیال پردازی کردهاست. در دین اسلام هم مطالعات و نظریههایی دربارهی این موضوع که کرات دیگری مانند زمین در جهان هستی وجود دارد و تعداد آنها با کرهی زمین به هفت عدد میرسد وجود دارد. میتوانید دربارهی این موارد مطالعه کنید. اینکه اگر کرات مسکونی دیگری وجود دارند، آیا انسانهای دیگری روی آنها زندگی میکنند یا موجودات دیگر، میتواند خیال پردازی جالبی باشد. خلاصه اینکه توجه داشته باشید که این فیلم یا محصولات مشابه آن صرفاً خیال پردازی است و نباید وارد باور فرزند شما شود.
مانند سایر محصولات ابر قهرمانی، قهرمان این فیلم یک انسان خیالی است که عملاً وجود خارجی ندارد، در حالی که کشور و تاریخ ما از دیرباز تاکنون پر از قهرمانانی است که واقعی هستند و میتوانند الگوی جوانان ما باشند. پس بهتر است بعد از دیدن هر محصول ابرقهرمانی، دربارهی قهرمانان واقعی گفتوگو کنیم تا ذهن نوجوان ما به بیراهه کشیده نشود.
خلاصه:
دربارهی خلقت جهان و موجودات آن، که در این انیمیشن مورد تخیل فراوان قرار گرفتهاست، و همچنین مقایسهی قهرمانان خیالی و واقعی با فرزند خود گفتوگو کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
سبک، بیاحترام و نه کاملاً رضایتبخش، فیلم «گرین لنتِرن» در مقایسه با دیگر فیلمهای ابرقهرمانی، پر از جلوههای ویژه و کمعمق است. آیا واقعاً اینقدر دشوار است که یک ابرقهرمان پیچیده خلق کنیم (به جز مرد عنکبوتی و مرد آهنی)؟ این کمبود به دلیل نبود مواد اولیه نیست؛ هال جردن قطعاً تروماهای دوران کودکی زیادی را تجربه کرده است. اگرچه فیلم به رنج او اشاره میکند، اما بیشتر وقت خود را صرف نشان دادن او به عنوان یک پسربچه شرور با قلبی مهربان میکند که توسط حلقهای قدرتمند شده و میتواند ترفندهای فوقالعادهای انجام دهد. (سارگارد در نقش هموند، عملکرد بهتری در سهبعدیسازی شخصیت دارد، اما او نیز از نمایشگرایی بیش از حد رنج میبرد.)این فیلم در ابتدا قطعاً جذاب است—آیا شما هم حیرتزده نمیشوید اگر متوجه شوید که توانایی خلق هر چیزی را فقط با اراده و تفکر دارید؟ اما این مفهوم خیلی زود تکراری میشود. شخصیتهایی که میتوانستند به هال جدیتر بودن ببخشند—برادرزادهاش، برادرانش—بدون هیچ اثری ناپدید میشوند. هر اشارهای به سایههای خاکستری او به سرعت پاک میشود. این به معنای شکست رینولدز نیست؛ برعکس، جذابیت راحت او جلب توجه میکند. اما دفعه بعد (اگر دفعه بعدی وجود داشته باشد)، آیا شخصیت جوردن او میتواند به عمق احساسی بیشتری دست پیدا کند؟
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.