تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشهکتور (پیتر سارسگارد) در زندگی زناشویی اش با همسرش عایشه (تاندی نیوتون) کمی خسته شده و به بچهی دبیرستانی خانواده علاقهمند است، اما اوضاع میتوانست بدتر هم بشود. اما بعدا، فاجعه، که به صورت یک دعوای خانوادگی جزئی فریبنده ظاهر میشود، در جشن تولد چهلمین سالگردش رخ میدهد، زمانی که پسرعمویش هری (زکری کوئینتو) به هوگو، چهار ساله، سیلی میزند. هری احساس میکند هوگو سیلی را مستحق بود. اما والدین هوگو، رزی (ملیسا جرج) و گری (توماس سادوسکی)، مخالفند، و ناگهان آنچه که به نظر یک خانواده خوشبخت میرسید، همزمان از جهات مختلف از هم میپاشد. هر قسمت بر روی یک شخصیت متفاوت و زندگی او تمرکز دارد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد رویداد اصلی این نمایشنامه صحبت کنند. آیا هرگز درست است که به شخص دیگری ضربه بزنیم؟ به بچه دیگری؟ آیا مهم است که فرزند خودتان باشد یا فرزند دیگری؟
- کدام یک از شخصیتهای سریال The Slap قرار است دوستداشتنی باشند؟ کدام یک از شخصیتها قرار است مورد علاقه مخاطب قرار بگیرند؟ چگونه میتوان فهمید؟
- در این نمایش، شخصیتها در کجا زندگی میکنند؟ آیا ثروتمند یا فقیر هستند؟ آیا سطح تحصیلات بالایی دارند؟ آیا نحوه ارائه شخصیتها در نمایش، سرنخهایی در این مورد به شما میدهد؟ به گفتگوها، صحنهها و لباسها توجه کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشدر این سریال درام، مردی به صورت یک کودک سیلی میزند و این اتفاق باعث اختلاف در خانواده میشود. کودکان ممکن است این درگیری را ترسناک و ناراحتکننده بدانند و تمایلی به دیدن بحث و جدل شدید و توهین اعضای خانواده به یکدیگر نداشته باشند. شخصیتها در فیلم سیگار میکشند، الکل و آبجو مینوشند و بعد الکل را مقصر رفتار بد خود میدانند. در یک مهمانی، آبجو به یک فرد زیر سن قانونی داده میشود. مرد متاهلی با پرستار نوجوان خانوادهاش رابطه دارد. به روابط جنسی اشاره میشود و شخصیتها در حال برقراری رابطه جنسی (بدون نشان دادن اعضای خصوصی) زیر پتو و روی میز نشان داده میشوند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
عاشقان رسانه میگویند که روایت با صدای بلند تقریباً همیشه به معنای از ریل خارج شدن یک درام است. به نحوی بدیمنانه، اولین قسمت سریال سیلی پر از روایت است: «رؤیای هکتور از هم پاشید، او در وضوح محدودیتهای زندگیاش و در آگاهی از تخلفات اندکش که فقط در رؤیاهایش وجود داشتند، تسلی یافت.» ام. بله. چه کسی این را گفت؟ و آیا نمیتوانستید این کار را نکنید؟ سریال سیلی زمانی بهتر است که راوی دانای کل در حال هذیانگویی نباشد، اما به نظر میرسد این سریال مصمم است شخصیتهایش را نفرتانگیز نشان دهد: شوهری که به یک دانشآموز دبیرستانی علاقه دارد، آن یک درصدی بدخلق، مادر هیپی بیفایدهای که موجهای وُو را به دنبال میکشد.انتخاب جالبی است، در واقع، برای ساختن شخصیتهایی در یک نمایش که بهشدت ناخوشایند باشند. به نظر میرسد سریال سیلی در پی جلب توجه تماشاگران منفیگرا است با تمرکز بر اشتباهات شخصیتهایش. یکی از شخصیتها غیبت میکند، دیگری نفرتانگیز است، شخص دیگر سیگاری مغرور است که همه را وادار میکند به اجبار به موسیقی جاز گوش دهند در حالی که به پرستار بچه چشمک میزند و او را با آبجو وسوسه میکند (و او از آن دست نوجوانان فراتر از سنش است که به نظر میرسد فقط در تخیلات نویسندگان تلویزیونی میانسال وجود دارد). بینندگانی که نیازی به دوست داشتن شخصیتهایی که تماشا میکنند ندارند، ممکن است از دیدن کشمکشهای خانوادگی لذت ببرند. اما اگر اجازه میدهید جوانترها تماشا کنند، بهتر است همراهشان ببینید تا پیامهای نامناسب احتمالی را خنثی کنید.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.