تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشداگ "تَگ" گلات (سِن ویلیام اسکات) در فیلم "گون: آخرین اجرای داگ" در یک دوراهی در زندگیاش قرار گرفته است. او هنوز محبوب طرفداران هاکی لیگ کوچک، تیم هالیفاکس هایلندرز است، اما دارد پیر میشود و نمیتواند مثل سابق هاکی بازی کند (بخوانید: دعوا کند). این موضوع زمانی آشکار میشود که توسط یک بازیکن جوانتر به نام اندرس کِین، پسر بسیار بدخلق صاحب تیم، به راحتی شکست میخورد. همچنین همسرش، اِوا (الیسون پیل)، باردار است و اولین فرزندشان در راه است. با توجه به اعتصاب هاکی حرفهای که توجه بیشتری را به هایلندرز جلب کرده و تعداد زیادی بازیکن جدید به تیم آورده است، گلات تصمیم میگیرد بازنشسته شود و در زندگیاش مستقر شود. او شغلی به عنوان فروشنده بیمه پیدا میکند، اما خیلی زود از یکنواختی کار خسته میشود. او تصمیم میگیرد با راس "باس" ریا (لیو شرایبر) تمرین کند تا اسکیت و کنترل چوب را بهتر کند و در عین حال دوباره یاد بگیرد که روی یخ چگونه دعوا کند. داگ به تیم بازمیگردد، به خشم اندرس؛ این دو همتیمی به طور مداوم روی یخ دعوا میکنند--حتی زمانی که داگ سعی میکند از دعوا کردن خودداری کند تا به قولی که به همسرش داده است، عمل کند-- و سفرهای مداوم اندرس به جعبه جریمه و تعلیقها باعث میشود پدرش او را به تیم دیگری منتقل کند. با تلاش هایلندرز برای رسیدن به مرحله حذفی، زمانی که آنها با تیم جدید اندرس بازی میکنند، همه چیز به اوج خود میرسد. با توجه به اینکه اندرس به وضوح به خون و انتقام میاندیشد، داگ باید یک بار دیگر "اجرا" کند و اندرس را سر جایش بنشاند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد فیلمهای ورزشی صحبت کنند. فیلم «گون: آخرین اجرای مجریان» چگونه با قراردادهای این ژانر بازی میکند؟
- در حالی که خشونت در هاکی همیشه بخشی از بازی بوده است، این فیلم خشونت هاکی را چگونه اغراقآمیز نشان داد؟ آیا اغراق آن بیش از حد بود، یا برای طنز لازم بود؟
- در این فیلم از الفاظ زشت و ناهنجار تا چه حد و به چه صورت استفاده شده است؟ چگونه از این الفاظ برای ایجاد کمدی و خنده استفاده شده و چگونه برای نشان دادن شخصیتهای بازیگران به کار رفته است؟ آیا حد و مرز مشخصی برای آن وجود دارد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که گان: آخرین مجری، دنبالهای در سال ۲۰۱۷ برای کمدی سال ۲۰۱۱ است که در آن ستارهای از لیگ کوچک هاکی باید بین آرامش و ادامه هاکی بازی کردن یکی را انتخاب کند. این فیلم بسیار خشن است؛ بازیکنان هاکی بهطور مداوم درگیر دعواهای خونی و گرافیکی روی یخ میشوند. مشتها با افکتهای صوتی خرد شدن استخوان فرود میآیند و خون بهشدت فوران میکند تا جایی که یخ قرمز میشود. فحاشی در فیلم مداوم و بیوقفه است: کلمه فحش بهطور مکرر و همراه با کلمات دیگری مانند کس و پوسی استفاده میشود و به اعمال جنسی شدید نیز اشاره میشود. شوخیهای بصری وجود دارد که در آن به نظر میرسد رئیس یک آژانس بیمه قصد دارد خود ارضایی خفگی را انجام دهد. شوخیهایی در مورد نعوظ وجود دارد. یکی از شخصیتها از داشتن رابطه جنسی با دخترعمويش میگوید و کلاهی با نوشته «فحش به مردم سفیدپوست» بر سر میگذارد. برای اطلاع از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
در هر ثانیه تلاشهای زیادی برای خنداندن مخاطب وجود دارد، مثل کسی که مشتهای سریع و پیدرپی میزند بدون اینکه استراتژی یا سبکی داشته باشد، احتمال اینکه یکی از این لطیفهها به هدف بخورد وجود دارد. حتی در فیلم Goon: Last of the Enforcers چند صحنه خندهدار وجود دارد. با توجه به استعداد کمدی بازیگران و اجازهای که کارگردانان به آنها دادهاند تا در صورت نیاز طنز را به صورت بداهه اجرا کنند، صحنههای خندهداری هم وجود دارد: تقلید T.J. Miller از گزارشگر ESPN بسیار دقیق و بامزه است، و صحنهای که یک شخصیت کمی مسنتر از "بچههای امروزی" و "یوتیوب و... داعش" شکایت میکند هم بدون استفاده از شوخیهای مسخره، خندهدار است.اما همه آن دفعات دیگر هم هستند که طنز کار نمیکند و اجباری به نظر میرسد. انگار فیلمسازان باور داشتند که اگر صحنهای بهطور کامل کار نکرد، یکی از شخصیتها میتواند با یکخطهایی مثل «تنگتر از ...» از آن خارج شود و همه چیز درست شود. چنین تلاشهای ناامیدانهای برای طنز، معیاری برای این فیلم است و در حالی که این موضوع تقریبا میتوانست در یک کمیک مبتدی که به استفاده بیش از حد از کلمه «F» متوسل میشود، بخشیده شود تا مخاطبان را از درک این موضوع که مواد پایه آنقدرها هم قوی نیستند، منصرف کند، سخت است باور کنیم که همه کسانی که در این فیلم دخیل بودند، بهتر از این را نمیدانستند. وقتی طنز کار نمیکند، فقط خودخواهانه به نظر میرسد و به اندازه خونریزی بیش از حد در صحنههای مبارزه، بیمورد است. نتیجه نهایی یک کمدی پراکنده است که بیشتر از اینکه به هدف بخورد، از آن دور میشود.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.